باهوش، جوان و جذاب. هیچ کسی پیدا نمی شود که به ارشد دانشگاه یعنی "سم" نه بگوید. یک روز به واسطه ی کمک های درسی و خیریه هزاران دلار وارد جیب “سم” می شود و او را وادار می کند تا به فکر جمع آوری پول بیشتری از این راه آسان باشد. پس دوستانش را نیز قانع می کند تا یک موسسه ی خیریه ی بزرگ تر در سطح کشوری بسازند و با دروغ های خود پول بیشتری به دست بیاورند...
گروهی از بچه ها خانه ای از همسایه های خود را نشانه می گیرند تا شب به آن خانه عجیب بروند و با ورود به آن خانه در می یابند که صاحب خانه قاتلی سریالی است و …