داستان پسری ۹ ساله به نام اسکار را دنبال میکند که به دلیل ناتوانی در صحبت کردن، مشکلاتی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران دارد. او با اریک، صاحب یک تعمیرگاه مهربان، آشنا میشود و پس از آنکه یک دوربین فیلمبرداری قدیمی آسیبدیده آنها را به هم نزدیک میکند، دوستی غیرمنتظرهای بینشان شکل میگیرد.
یک مهاجم شرکتی وقتی به طور ناگهانی وارث کارخانه مدادکاری ورشکسته پدرش می شود ، که قلب جامعه است ، به ریشه های شهر کوچک خود باز می گردد. او باید تصمیم بگیرد یا اجازه دهد آن را ببندد یا به نبرد جامعه برای نجات آن بپیوندد....
یک نوجوان آشفته قربانی یک شیاد اینترنتی می شود. او ضربهی سهمگینی از این مسئله خورده و تا مرز جنون پیش می رود. پدر و مادرش هرچند راضی نیستند، اما مجبورند او را به یک مرکز درمانی وسط بیابان بفرستند...