Jeong-myeong Cheon

یک قاتل جوان برای کشتن یک رئیس اوباش بازنشسته فرستاده می شود. اما وقتی او شروع به دوست داشتن او می کند همه چیز پیچیده تر می شود...

یانگ کوانگ (Chun Jung myung) بازیکن تیم رده پایین بیسبال ، مردی است که هرگز دست از تلاش بر نمی دارد تا دوباره به افتخارات گذشته ی خود برسد. یون جی این (Park Min young) که به عنوان کمک پرستار کار می کند، فردی است جوان، زیرک، شاد و با روحیه ی مبارزه طلب که علی رغم گذشته ی فقیرانه و رویای پرستاری همیشه مثبت اندیش بوده است. او با یانگ کوانگ که مجروح شده بود در بیمارستان آشنا میشود و همانطور که آنها با سرنوشت دست و پنجه نرم می کنند عاشق می شوند. سو این وو (Lee Jang-woo) وارث بعدی شرکت تولیدی لباس های ورزشی و همچنین ضربه زن ماهرترین تیم حرفه ای بیس بالی است که پدرش مالک آن است. بین این سه شخصیتِ داستانی، مثلث عشق شکل می گیرد.

چا وو جین دادستانه و ۱۵ سال پیش بخاطر حادثه ی جنایی دوست دخترش رو از دست میده و بخاطر اون حادثه فقط پرونده های سنگین بر میداره و توی یکی از پرونده ها به دختری به اسم جو ایون بی بر میخوره...

چا هونگ دو دچار ترس از اجتماعه و خیلی خجالتیه. اون به شدت کنجکاوه و از توی کتابا و اینترنت چیز یاد میگیره. بعد از اینکه مادربزرگ چا هونگ دو که تنها رابطش با دنیای بیرون بوده میمیره اون به عنوان خدمتکار مشغول به کار میشه.اما خودش رو تو قالب یه زن مسن جا میزنه. یه روز به طور اتفاقی یه روانپزشک به نام کو ایی سوک رو میبینه و …