
Mitsuhiro Ichiki
- نام اصلی : Mitsuhiro Ichiki
- پیشه : بازیگر مرد
شناخته شده با
-
-
8.9-- / 100
ساساکی و میانو در حالی که فارغ التحصیلی ساساکی از دبیرستان نزدیک می شود، رابطه جدید خود را مدیریت می کنند.
-
-
-
7-
در اولین روز دبیرستان در آکادمی کامیزونو، چهار دختر گمشده در محوطه وسیع دانشگاه، با یکدیگر آشنا می شوند. این داستان، زندگی روزمره چهار دختر و همکلاسی های عجیب و غریب آنها را روایت می کند.
-
8.19.5
در شهری تاریک و فقیر، گروهی از جادوگران مردم را ربوده و برای آزمایشهای غیرانسانی خود استفاده میکنند. یک مرد با حافظهای از دست رفته و مردی با سر خزنده برای باطل کردن طلسم کایمن، جادوگران را یکی یکی میکشند. اما رهبر جادوگران، گروهی از "پاککنندگان" را برای کشتن آنها میفرستد و جنگی بین دو دنیا را آغاز میکند.
-
8.79.2
بعد از سه سال غیبت، ناروتو به روستای خود باز میگردد و با دوستان قدیمی خود ملاقات میکند. اما شادی این دیدار طولی نمیکشد چون گروه شرور آکاتسوکی دست به کار شده و قصد دارند نقشههای شوم خود را عملی کنند. ناروتو و همتیمیهایش باید با آنها مبارزه کنند و تواناییهای خود را نشان دهند. در این راه، ناروتو با چالشها و تصمیمات دشواری روبرو میشود که باید با آنها کنار بیاید. هدف اصلی او همچنان پیدا کردن و نجات دادن دوست قدیمیاش، ساسوکه است.
-
5.6-
کایتو جین سال دوم دبیرستانی از آیچی به توکیو نقل مکان کرده. او موناکا یاتوگامی که لهجه ناگویایی داره رو میبینه و میفهمه و درمورد عضو شدن ناگویا به باشگاه عکاسی میفهمه.
-
5-
۶۰ سال پیش نوعی بیماری نا آشنا گزارش شد، علائم آن بی خوابی بیماران بود. بیمارانی که خواب نداشتند کم کم دچار جنون شدند سپس پزشکان سعی کردند راه درمانی ارائه کنند که به جای شفای بیماران موجبات تبدیل شدن آنها به خون آشام را فراهم کرد. نیروهای نظامی به آنجا حمله کردند و با وجود تلفات بالای خون آشامان برخی فرار کردند و زنده ماندند. مدتی گذشت و معلوم شد بچه ای از یک خون آشام و یک انسان متولد شده “کودک امید” و قهرمان داستان ما می لیو که میتوانست پل ارتباطیه تازه ای بین انسان ها و خون آشامان باشد و روابط این دو گونه را که در طول این سالها تیره و تار شده بود رو به بهبودی برد. اما او در سرقت بانک دستگیر شد و به زندان ویژه آژانس دفاع ملی منتقل شد. وقتی سعی داشت فرار کند هیولایی عجیب و غریب به او حمله کرد و وقتی جان سالم به در برد فهمید مکان زندان همان جایی است که برای اولین بار خون آشامان متولد شدند “شهر آبی” ولی چرا باید خون آشامان در اینجا باید زندانی شوند؟ و این هیولاها چه هستند؟ قهرمان داستان ما باید این رمز و رازها را حل کند و به پاسخ سوالات خود دست پیدا کند ...
-
7.3-
هانازونو هیکاری کاراکتر اصلی داستانه که همیشه به تاکیشیما شکست می خوره. هیکاری، به کِی به عنوان یه رقیب و تاحدودی هم یه دوست نگاه میکنه. کِی عاشق هیکاریه و همه اینو میدونن ولی خودش متوجه این موضوع نمیشه! وقتی اونا ۶ ساله بودن پدرهاشون به همدیگه معرفیشون کردن. هیکاری به خودش مغرور بود که بهترین کشتی گیره ولی تو اولین کشتی به کِی شکست می خوره. هیکاری قسم می خوره کِی رو تو مدرسه شکست بده و به همین خاطر تو همون مدرسه ی کِی ثبت نام میکنه. حالا اون در هاکوسن حضور داره. مدرسه ی نابغه ها که مخارجش برای پدرِ نجارش خیلی زیاد تموم میشه.
-
88.9
دبیرستان سیکا که زمانی یک مدرسه ی پسرانه بوده،خیلی بدنامه و علت اصلی اونم اینکه بدترین مکان ممکن برای دخترهاست. به دلیل کم بودن جمعیت دخترها وترس بیش از حد اونا از رفتار پسرا ،ایوزاوا میساکی شروع به تغییر دادن مدرسه و تبدیل اون به مکانی که دختر ها توش احساس امنیت کنند میکنه و برای رسیدن به این هدف میساکی علاوه بر اینکه رئیس شورای دانش اموزی میشه در همه ی زمینه ها از بدنسازی تا درسی خودشو بهترین میکنه. هرچند که میساکی تو مدرسه خیلی سختگیره ولی اخیرا مجبور میشه که واسه خرج خانوادش توی یک کافه به طور نیمه وقت کارکنه و متاسفانه توی یکی از روزهای کاریش تمام شهرتش به خاطر دیده شدنش در لباس پیشخدمتی توسط اوسوی تاکومی که یکی از پسرهای جذاب، مشهور و بی عاطفه ی مدرسست به خطر می افتد و...
-