مراقب لوکی باشید – خدای پرنخوت شرارت – که پس از ربودن تسراکت، مثل ماهی بیرون از آب است وقتی که به سازمان مرموز تیویای یا «سازمان مغایرت زمان» (Time Variance Authority) برده شده.
هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای "وستروس" در حال ستیز با یکدیگر در سریال بازی تاج و تخت هستند. خاندان "استارک"، "لنیستر" و "باراثیون" برجسته ترین این خاندان ها می باشند. داستان سریال گیم آف ترونز از جایی شروع می شود که "رابرت باراثیون" پادشاه وستروس، از دوست قدیمی خود "ادارد" ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند به عنوان مشاور پادشاه که برترین سمت دربار است به او خدمت کند و این در حالی است که مشاور قبلی دربار به طرز مرموزی به قتل رسیده است. اما با این حال "ادارد" تقاضای پادشاه را می پذیرد و به سرزمین شاهی راهی می شود. خانواده ملکه یعنی "لنیستر ها" در حال توطئه برای بدست آوردن قدرت هستند از سوی دیگر بازمانده های خاندان پادشاه قبلی وستروس "تارگرین ها" نیز نقشه پس گرفتن تاج و تخت را در سر می پرورانند و تمام این ماجراها موجب در گرفتن نبردی عظیم میان آنها خواهد شد که…
انیمیشن چه میشود اگر؟دنیای سینمایی مارول را از جنبه دیگر به نمایش گذاشته و مخاطبین خود را به سمت قلمرو ناشناختهای میبرد که کمی گیج کننده بوده و لحظاتی محوری و بسیار مهم را در مورد شخصیتهای مارول فاش خواهد کرد.
Invincible انیمهای است که بر اساس کمیک Skybound طراحی شده. داستان این انمیشن در خصوص نوجوانی است که پدرش به عنوان قدرتمندترین ابرقهرمان در سرتاسر کرهی زمین شناخته میشود...
سالهای دانشجویی چهارشنبه آدامز را دنبال میکند، زمانی که او تلاش میکند تا بر توانایی روانی در حال ظهور خود مسلط شود، معمایی که پدر و مادرش را درگیر کرده است را خنثی کرده و حل کند.
این مجموعه از 18 انیمیشن کوتاه تشکیل شده و در ژانرهای علمی-تخیلی، وحشت و کمدی به روایت داستان های مختلفی مانند ربات هایی که وحشی شده اند، سربازهای گرگنما و... میپردازد.
در بریتانیا سازمان و تشکیلاتی مخفی و زیرزمینی به نام هلسینگ وجود دارد که دولت وظیفه نابودی خون آشام ها و موجودات اهریمنی را به انها سپرده در این سازمان مردی به نام الاد که خود او نیز خون آشام نیز هست.
داستان سریال درباره ی یک پرستار است که در زمان سفر می کند و به گذشته می رود. هنگامی که او به گذشته سفر می کند به خاطر ازدواج با Jamie Fraser که یک جنگجو ماهر است تهدید به مرگ می شود. حال او باید انتخاب کند که زندگی خود را در گذشته ادامه دهد یا آینده ...
سه سال از آن روز هولناک میگذرد، روزی که دو درصد از جمعیت جهان به طرز مرموزی ناپدید شدند. در شهر کوچک میپل تاون نیویورک، مردم هنوز هم در شوک این اتفاق عجیب هستند. برخی از آنها خانه و کاشانه خود را رها کرده و به فرقهای عجیب پیوستهاند که معتقدند این ناپدید شدنها نشانهای از پایان دنیا است. اعضای این فرقه، با لباسهای سفید و سیگار به دست، روزهای خود را به نظاره کردن دیگران و انتظار کشیدن برای پایان دنیا میگذرانند. در این میان، بقیه ساکنان شهر تلاش میکنند تا با این فقدان بزرگ کنار بیایند و زندگی عادی خود را از سر بگیرند، اما سایه سنگین این رویداد همچنان بر زندگی آنها سنگینی میکند. آیا آنها میتوانند پاسخی برای این معما پیدا کنند یا قرار است بقیه عمر خود را در انتظار روزی نامعلوم بگذرانند؟
سریال تلویزیونی امریکایی است که داستان بازماندگان یک سقوط هواپیما در جزیرهای در مناطق گرمسیری مدار راس السرطان را بازگو میکند که پس از صحبتهای سرمهماندار در پرواز بین سیدنی- لس آنجلس در جایی در اقیانوس ارام سقوط میکند. هر قسمت سریال، شامل زندگی هر کدام از بازماندگان در جزیره و قسمتی از زندگی گذشتهٔ او میباشد...
سریال در مورد یک افسر پلیس است که در یک ماموریت زخمی میشود و به حالت اغما میرود و وقتی به هوش می آید متوجه میشود که آدم های اطرافش به موجوداتی وحشتناک تبدیل شده اند. او تصمیم میگرد رهبری گروهی از افراد سالم را برای نابودی آدم های غیر عادی تشکیل دهد و به دنبال خانواده اش بگردد و …
Wanda Maximoff و Vision - دو موجود فوق العاده قدرتمند که زندگی ایده آل خود را در حومه شهر دارند - شروع به شک می کنند که همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست.
سریال فانتزی «ویچر» (The Witcher) داستان یه شکارچی هیولا رو روایت میکنه، جنگجوی گرالت از ریویا. گرالت از بچگی آموزش دیده که با هیولاها بجنگه، و وقتی بزرگ میشه، بعد از یه جهش ژنتیکی و تبدیل شدن به «ویچر»، دنبال سرنوشتش میره و با آدمهای بدجنس، اژدها و کلی موجود افسانهای تاریک که روی ساکنای انسانی و غیرانسانی دنیا وحشت میندازن، میجنگه. این سریال بر اساس مجموعه کتابهای فانتزی موفق «The Witcher» از نویسنده لهستانی آندژی ساپکوفسکی (Andrzej Sapkowski) ساخته شده.
داستان سریال در مورد شخصیتهای ترسناک از جمله دکتر فرانکشتاین و هیولای ساختهی دست او، دوریان گری و کنت دراکولا میباشد که در قرن نوزدهم در ویکتوریای لندن رخ میدهد و این شخصیتها را به هم پیوند میزند و...
«The Originals» يا «اصيل ها» برگرفته از سريال خاطرات خون آشام و در واقع بخشي از آن است ، محوريت داستان بر خانواده اصيل ها، سه خون آشام اصيل كلاوس، الايژا و ربكا در نيواورلئانز خواهد بود...
سریال سایه و استخوان ، در جهانی روایت میشود که به دو نیم تقسیم شده و دو کشور در آن وجود دارد؛ از طرفی تاریکی مطلق فرمانروای تمامی مناطق آن است و در این جهان و پشت جانپناه انسانی، موجودات شیطانی از شکار انسانها لذت میبرند و جشن میگیرند؛ در ادامه یک سرباز، نیرویی جادویی را کشف میکند که این نیرو قادر است دو کشور را با هم متحد کند، اما مشکلات فراوانی پیش روی دارد و باید با نیروهای دشمن بجنگد و جنگهای زیادی را از سر بگذراند تا در نهایت در زمان درست بتواند از نیروی جادویی خود بهترین استفاده را ببرد…
هلسینگ نام یک سازمان مخفی در انگلستان است که ماموریتشان مبارزه با تهدید موجودات ماورالطبیعی (خون آشام ها) و محافظت از مردم در برابر این موجودات است.رهبر فعلی این سازمان دوشیزه Wingates INTEGRA Hellsing است که در این سازمان سربازان آموزش دیده برای مبارزه با خون آشام ها متمرکز شده اند که در راس آنها خون آشامی بسیار قدرتمند با نام آلوکارد است که برای اهداف رهبر سازمان با خون آشام های دیگر میجنگد.در ادامه خون آشامی دیگر با نام سراس ویکتوریا به سازمان هلسینگ میپیونددو…
دایانا بیشاپ (ترزا پالمر) یک مورخ و البته جادوگر است. او به نسخه خطی کتاب سحر شده اَشمول 782 که همه موجودات ماورایی به دنبال آن هستند، به طور اتفاقی دسترس پیدا میکند و تلاش دارد تا معماهای آن را حل کند. فردی مرموز به نام متیو کلیرمونت (متیو گود) به او پیشنهاد کمک میدهد اما دایانا بزودی میفهمد که متیو یک ومپایر است و جادوگران نباید به ومپایرها اعتماد کنند.
پس از مرگ پدر و مادر سانی، ویولت و کلاوس، سرپرستی آن ها به Count Olaf یکی از خویشاوندان آن ها می رسد. مردی شرور که در پی ثروت بچه ها است او با اصرار عجیبی بر قانونی بودن تصرف ثروت آن ها در پی ازدواج با ویولت است، کسی که در پایان 18 سالگی به ثروت هنگفتی خواهد رسید...
داستان این سریال درباره شهری در دورهی نئو ویکتوریایی است.موجوداتی افسانهای پس از گریز از سرزمینشان که دچار جنگ شده در این شهر گرد هم جمع میآیند و این حضور، آغازگر اختلافات و تنشهایی بین این موجودات و شهروندان میشود. در این میان، سلسله قتلهایی اسرارآمیز در حال رخ دادن است که نگرانی همگان را برانگیخته. بازرس پلیسی به نام رایکرافت فیلوستریت ماموریت مییابد تا بر روی قتل چند هنرمند کارناوال تحقیق کند…
سریال در مورد پادشاهی هست که در زمان او جادوگرهای زیادی وجود دارند و او تنفر زیادی از جادوگرها دارد و دستور اعدام همه جادوگران را میدهد به همین دلیل می خواهند پسرش که قرار است در آینده نجات دهنده کشور باشد را بکشد ولی قهرمان داستان جوانی دوست داشتمی با قدرت عجیبی است که باید از این قدرت برای محافظت از پسر پادشاه استفاده کند…
ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی دربارهی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشتهی خود را دوباره زنده کند...
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
زمانی که به تولد 16 سالگی خودش نزدیک میشد، سابرینا باید انتخاب میکرد که در دینای جادوگری پدر و مادرش بمونه و یا دنیای انسانی دوستان خودش. براساس کتابهای مصور آرچی.
در دنیای سحر و جادو و سرشار از فانتزی, زنی به نام مویرین با پنج زن و مرد جوان دل به جاده می زند. سفری خطرناک بر پهنای جهان با اقتباس از کتاب های رابرت جردن.
یک تفنگدار سابق آمریکایی که با اختلال هویت تجزیه ای دست و پنجه نرم می کند، قدرت خدای ماه مصری را دریافت می کند. اما به زودی متوجه میشود که این قدرتهای تازه کشف شده میتوانند هم یک برکت و هم یک نفرین برای زندگی پریشان او باشند.
اَبی آرکین، بازپرس مرکز مبارزه با بیماریها، پس از تبدیل شدن همکارش به موجودی دیگر، متوجه میشود که باتلاق لوئیزیانا اسرار زیادی را در خود پنهان کرده است...
Heroes داستان یک سری از افراد را روایت می کند که فکر می کردند مثل بقیه ی مردم هستند تا زمانی که با تواناییهای شگفت انگیزشان از خواب بیدار شدند. مثل : تله پاتی , سفر زمان و پرواز کردن. این افراد به سرعت پی می برند که در جلوگیری از یک فاجعه و نجات نسل بشر نقش مهمی را بازی می کنند و همگی به نوعی تلاش خود را برای نجات دادن دنیا آغاز میکنند...
به نظر می رسد یک شهر کوچک نروژی که زمستان های گرم و ریزگردهای خشن را تجربه می کند به سمت "راگناروک" (نبرد نهایی بین خدایان و قدرت های شر) دیگری هدایت می شود، مگر اینکه کسی به موقع مداخله کند
سه خواهر و برادر بعد از کشته شدن پدرشان، به خانه اجدادی خود باز می گردند و در آن جا کلید هایی جادویی پیدا می کنند که به آن ها قدرت ها و توانایی های خاصی می دهد. یک موجود شیطانی به دنبال یافتن این کلید ها و استفاده از قدرت های آن هاست. آن ها باید با استفاده از این کلید ها در مقابل این موجود شیطانی ایستادگی کنند.
بعد از مرگ “Ichabod Crane” در حین یکی از ماموریتهای ژنرال جرج واشنگتن در سال ۱۷۸۰، در سال ۲۰۱۳ از مرگ بر میگردد و بیدار میشود، وی تنها فردی نیست که از مرگ برگشته، مرد اسبسوار بیسر، که توسط “Ichabod Crane” سر وی از تنش جدا شده بود به زمان حال بر میگردد و شروع می:کند به قتلهای شبانه، حال “Ichabod” بایستی با کلانتر “ابی میلز” همکاری کند و...
یک درخت الفی که با نام Ellcrys شناخته می شود، در حال مرگ است. این درخت تنها چیزی است که از سحر و جادو برای جلوگیری از تسلط نیروهای شیطانی بر ۴ سرزمین دنیا استفاده می کند و به گونه ای بقای دنیا به آن بستگی دارد. تنها کسی که می تواند این درخت را نجات دهد Amberle Elessedil می باشد، هزاران سال است از این جادو استفاده نشده است و برای دستیابی دوباره به آن، او مجبور می شود به همراه دوستش “ویل” به سفری خطرناک برود که راه آسانی در پیش نخواهد داشت...
اقتباسی از "Nickelodeon's Winx Club" این شکوفایی را دنبال می کند در حالی که او باید زندگی خود را در دنیای آخرت تنظیم کند، جایی که باید یاد بگیرد قدرت جادویی خطرناک خود را کنترل کند.
این درام حماسی هزاران سال پیش از «هابیت» و «ارباب حلقهها» تالکین روی میدهد و بینندگان را به دورانی میبرد که قدرتهای بزرگ شکل گرفتند، حکومتهایی ظهور و سقوط کردند، قهرمانان غیرمنتظره آزموده شدند، امید در آستانه فروپاشی بود و بزرگترین شخصیت شروری که بر قلم تالکین جاری شده دنیا را تهدید به فروغلتیدن در ظلمت میکرد.