ده سال از ماجرای قتلهای پیشین گذشته است. «سیدنی پرسکات» که با نوشتن کتابی از ماجراهایی که بر سرش گذشته بود، اکنون به زندگی طبیعی بازگشته، دوباره با «شبح چهره» روبرو می شود.
قاتلی مشهور به «شبح چهره»، شروع به کشتن نوجوان ها می کند، و با افزاییش تعداد قربانیان، دختری جوان به همراه دوستانش برای شناسایی قاتل دست به کار می شوند...