فیلم دوبله فارسی کامل و بدون حذفیات «مومیایی»
دوبله شده توسط موسسه داخلی معتبر و حرفه ای // مدیر دوبلاژ دوبله اول: بهروز علیمحمدی // مدیر دوبلاژ دوبله دوم: سعید مظفری
گویندگان دوبله اول: منوچهر والی زاده، چنگیز جلیلوند، مینو غزنوی و...
گویندگان دوبله دوم: سعید مظفری و...
کیفیت:
BluRay 2160p 4K
حجم :
4.97 گیگابایت
انکودر:
YIFY
The mummy 2017
دنیای تاریک یونیورسال قدم اول رو محکم برنداشت !
مومیایی جدید با بازی تام کروز بیش از حد توسط منتقدین خورد شد اما آیا واقعا با فیلم ضعیفی طرفیم؟
جواب خیر هستش
اما به این معنی هم نیست که با فیلم خیلی خوبی هم طرفیم!
مومیایی الکس کورتزمان روایتگر داستان جدید و جالب و متفاوت با سایر فیلمهایی مومیایی هست ک تا حالا دیده بودیم اما تعدد نویسندگان فیلم رو گاها در بعضی لحظات بی هویت میکنه!
نیم ساعت ابتدایی جذاب، پر هیجان و دیدنی و با ریتم خوب دنبال میشه
ازون ب بعد فیلم پرداختن به نکات مهمی رو فراموش میکنه و در بعضی لحظات با دیالوگ های کمدی بیجا فضای جدی و کمی ترسناک فیلم رو از بین میبره
موسیقی متن مناسب و خوبه و فیلم برداری و جلوه های ویژه جذابیت لازم رو دارن
شخصیت پردازی در فیلم اون طور ک باید شکل نگرفته و مخاطب با کارکتر ها ارتباط لازم رو برقرار نمیکنه
تام کروز در مومیایی سر حال و پر انرژی و جوون تر از همیشس! و ب خوبی از پس نقشش بر اومده
اما کارکتر جنی با بازی آنابل والیس بسیار معمولی و در بعضی لحظات بسیار رو اعصابه ! مومیایی فیلم با بازی سوفیا بوتلا از نکات مثبت فیلمه و گریم سنگین و قابل توجهش جذابیت لازم رو داره
و اما راسل کرو !
روایت داستان با صدای خاص و دلنشین راسل کرو بسیار جذابه و کارکتر دکتر جیکل برای اون مناسب ب نظر میرسه اما مشکل شخصیت پردازی و فیلم نامه همه باعث شده تا این شخصیت تاثیر گذاریه لازم رو نداشته باشه
و در پایان :
مومیایی به لیست فیلم هایی اضافه میشه که با بودجه سنگین ساخته میشن اما انتظارات مخاطب و منتقدان و تهیه کنندگان فیلم رو براورده نمیکنن و البته بیش از حد مورد کم لطفی واقع میشن !
مومیایی سر گرم کنندس و تام کروز مثه همیشه دوس داشتنی و تنها دلیل دیدن فیلم!
اما ای کاش این فیلم فقط با یک نویسنده و با یک کارگردان با تجربه تر ساخته میشد ... . . .
فیلم دو روایت موازی در جهان اساطیر و امروز را به صورت متوالی و در هم تنیده در مورد چیرگی شیطان بر روح پرنس آمنت برای به دست گرفتن قدرت در دروه فراعنه و بازگشت دوباره پس از بیداری برای شکستن طلسم و حکمرانی بر زمین است. ساختار اثر مانند تمام فیلم فاجعه ها بر نابودی زمین توسط نیرویی برتر از قدرت انسان یعنی شیطان استوار است اما این نیرو در درون روح انسانی که روحش را به شیطان در ازای نامیرایی و حکمرانی بر بشر فروخته قرار داده شده؛ پرنس آمنت مانند دکتر فاوست روحش را به شیطان می دهد تا بر زمین حکمرانی کند و رویارویی او با دکتر جیکل که توانسته درمانی برای مستر هاید پیدا کند دو سوی این نبرد بزرگ است. الکس کرتزمن سعی کرده داستانی مستقل و متفاوت از مومیایی سال 1932 و 1999 داشته باشد، روایتی ترکیبی از مهاجمان صندوق گمشده و ماموریت غیرممکن که فقط در ابتدا یعنی زنده شدن یک مومیایی از درون جهان تاریک را از آثار قبلی حفظ کرده و بدون شخصیت پردازی و ایده خلاقی برای داستان جدید اثری پر ضد و خورد و سرشار از جلوه های ویژه که بیشتر لحظات آن در اختیار تام کروز است را روانه بازار کرده است. داستان از نظر ساختاری بر کلیشه های رایج نبرد خیر و شر استوار است و تمام شخصیت ها از همان ابتدا سمت و سوی آنها مشخص است. غیر از نیک مورتون که اندکی ظرافت های شخصیت پردازی در روایت دارد دیگر شخصیت ها فاقد هر گونه ظرافتی هستند. بی شک نسخه جدید مومیایی یک شکست برای سری جهان تاریک است که بدون روایت داستانی مشخص و فاقد هیجان و روایت های موازی لازم برای شخصیت های مختلف ساخته شده، این قسمت شروعی مرگبار برای این سری است و نتوانسته نه در گیشه و نه نظر منتقدان جلب کند؛ و شاید میخ محکمی باشد بر تابوت مومیایی و برای همیشه آن را زیر زمین نگه دارد.
دنیای تاریک یه سری دنباله دار برای رقابت با دنباله دارهای کمپانی های دیگر است و برای همین دکتر جکیل در پایان می گوید «برای مبارزه با یک هیولا، هیولایی دیگر لازم است.» اینکه در قسمت بعدی چقدر داستان می تواند خلاق و بدیع باشد باید منتظر ماند. البته ورود شیطان به روح نیک که او را به تلفیقی از جیکل و هاید تبدیل می کند در صورت پرداخت مناسب می تواند مسیر جدید را برای خود طی کند اما تا اینجا اثر حتی با وجود تعقیب و گریزهای عاشقانه نیک و جنیفر و تعادلی که میان کمدی و زد و خوردهای فیلم ایجاد شده، در ناهماهنگی با کلیت داستان است. حضور دکتر جکیل که هیچ نقطه درخشانی در کارنامه بازیگری راسل کرو نیست و روایت مناسبی برای ورود این شخصیت به داستان نوشته نشده و فقط آن را برای قسمت دوم در روایت پرتاب کرده اند یکی از ضعف های دیگر اثر است.
ترکیب سایه و تاریکی در بیشتر صحنه ها که برای ایجاد ترس و وحشت برای فضای فیلم در نظرگرفته شده هیچ تاثیری در حقیقی کردن جهان تاریک و ایجاد ترس و هیجان ندارد و در مقایسه با آثار مطرح سینمای جهان نیز جلوه های ویژه فیلم حرفی برای گفتن ندارد. مومیایی روایت منسجمی ندارد و عدک وجود روایت های فرعی لازم برای شخصیت های مختلف در فیلم و عدم شخصیت پردازی و ظرافت های لازم برای چند شخصیت اصلی، داستانی به هم ریخته و غیر مرتبط را روایت می کند که هیچ تاثیری بر ایجاد ترس و هیجان در مخاطب ندارد. داستان از الگوی کلاسیک نبرد خیر و شر پیروی می کند و در هر دو سوی این نبرد از الگویی تکراری استفاده می کند که هیچ نوآوری برای مخاطب این ژانر ندارد. نبرد میان انسان و شیطان با اینکه در اساس یکی از الگوهای سینمای کلاسیک ژانر وحشت است اما به دلیل نبود ایده ایی نو و در هم ریختگی روایت اصلی و عدم وجود و انسجام روایت های فرعی مومیایی را به اثری ناامید کننده برای شروع یک سری دنباله دار و یک عدم موفقیت در ژانر وحشت تبدیل کرده است.
تنها برگ برنده فیلم را می توان حضور تام کروز در نقش اصلی فیلم عنوان کرد که بهرحال حتی اگر فیلمنامه اثر هم ضعیف باشد، بهترین انتخاب برای هدایت صحنه های اکشن می باشد. کروز مطابق معمول در تمام دقایق فیلم در حال فرار است و خانم مومیایی هم به زمین و زمان متوسل می شود تا بتواند بلایی بر سر او و مردم نازل نماید اما راه به جایی نمی برد. کروز که در سالهای اخیر به واقع به بازیگر نقش های اکشن مبدل گردیده و کمتر می توان او را در حالت سکون در سینما یافت، در « مومیایی » نیز بازی خوبی از خود به نمایش گذاشته است و به عنوان قهرمان داستان پذیرفتنی است؛ هرچند که شاید شوخی هایش خیلی هم در اینجا بامزه به نظر نرسند.
چين، سال 1946. «ريک اوکانل» (فريزر) و «ايولين» (بلو) پسر جواني به نام «الکس» (فورد) دارند که مقبره ي «امپراطور هان» (لي) و ارتش ده هزار نفري او را کشف مي کند. خيلي زود «هان» به زندگي باز مي گردد و حالا پدر باستان شناس جاسوس «الکس» به کمک او مي آيد تا جلوي دستيابي امپراطور شيطان صفت به جاودانگي را بگيرند.
یوقتي جسد موميايي شده و سه هزار ساله ي «ايمهوپت» (ووسلو) - که به موزه ي ايتاليا انتقال يافته - زنده مي شود تا تلاش هاي شرورانه ي خود را براي ناميرايي از سر گيرد، آرامش خانوادگي «ريک اوکانل» (فريزر) بر هم مي خورد...
یک باستان شناس آمریکایی بنام «ریچارد اوکانل» که در مصر، مستعمره ی فرانسه، مشغول حفاری در یک شهر باستانی بنام هاموناپترا است، بطور تصادفی یک مومیایی را بیدار می کند...
سال 1895، یک دانشمند انگلیسى به نام » جان بانینگ « ( کوشینگ ) پیکره ى مومیایى شده ى » آنانکا «، شاهزاده خانمى از مصر باستان را به موزه اى در لندن منتقل مىکند. » کاریس « ( لى ) دلباخته ى قدیمى » آنانکا « که قرنها پیش به جرم این عشق، زنده زنده مومیایى و در مقبره ى » آنانکا « مدفون شده، در پى او و به قصد بازگرداندن و زنده کردنش به لندن مىرود.