در قسمت دوم از انیمیشن « من نفرت انگیز » ، گرو ( با صدای استیو کارل ) که دیگر مانند گذشته خبیث نیست، تصمیم می گیرد گروهی بسازد و یک جنایتکار تازه به دوران رسیده که آرامش را از همه سلب کرده را ادب کند...
یک دزد حرفهای برای عملی شدن طرح بزرگش از سه دختر بچه یتیم، بعنوان طعمه استفاده می کند. اما بعد از مدتی می فهمد که عمیقا به آنها وابسته شده و آنها باعث تحول زندگیاش شدهاند.
الیوت داستان وحشتناکی را تعریف می کند که باعث ترسیدن بووگ می شود. بووگ از کمپ تابستانی بیرون می رود و می گوید تا زمانی که افسانه ای که الیوت درباره اش گفته از بین نرود، به کمپ باز نمی گردد. الیوت که مصمم است به بووگ کمک کند، با همکاری دیگر حیوانات جنگل کاری می کنند ترس او بریزد ...
در شهری به نام زوتاپیا (Zootopia) که حیوانات در آن ساکن هستند، وقتی روباه چربزبان برای جرمی که مرتکب نشده، مقصر شناخته میشود، پلیس شهر (خرگوش) او را تحت پیگرد قرار میدهد. اما وقتی هر دوی آنها هدفهای یک توطئه میگردند، مجبور میشوند که با هم متحد شوند تا...
اکنون جنگ با دشمنان پایان یافته و جنرال شانگ از مولان درخواست ازدواج کرده است اما مغول ها همچنان در صدد حمله به چین هستند و نداشتن نیروی نظامی کافی در چین برای مبارزه با مغول ها آن ها را به فکر اتحاد با کشور های همسایه وا داشته است که این اتحاد هزینه هایی برای کشور چین و سه پرنسس آن خواهد داشت.
داستان دختر قهرمانی که به خاطر بیماری پدرش در زمان حمله مغولها به چین،خود را به شکل پسر در می آورد و مخفیانه به جای پدر وارد ارتش میشود...
کرانک بعد از ماجرای قسمت اول حالا یک آشپز شده است و زندگی خوب و آرامی دارد ولی نامه ای به دست او می رسد که همه چیز را عوض می کند ...
اندی دیگه بزرگ شده است و کم کم روانه رفتن به دانشگاه میشود و اسباب بازی هایش که وودی و باز هم جزء آنها هستند قرار است که داخل اتاق زیرشیروونی انبار شوند. ولی قبل از اینکه این اتفاق بیفتد به صورت تصادفی دور انداخته میشوند و بعد از گذراندن ماجراهایی، خود را در یک مهدکودک می یابند.
لایتینگ مك كوئین ماشین مسابقه ای خوش عكس همیشه برای پیروز شدن مسابقه می دهد. مك كوئین در راه رسیدن به محل مسابقات قهرمانی جام پیستون در كالیفرنیا برای مسابقه دادن با دو رقیب دیرینه، به طور غیر منتظره خود را در جاده 66 شهر رادیاتور اسپرینگ مییابد و با شخصیتهای این شهر آشنا می شود و می فهمد كه زندگی همانند یك سفر است نه خط پایان.
غول سبز سرزمین «خیلی دور» حالا دیگر به میانسالی پا گذاشته است. وی به همراه همسرش فیونا ، و بچه هایشان زندگی بسیار خوب و شادی را سپری می کنند. همه چیز به خوبی و خوشی پیش می رود اما ناگهان با ورود یک موجود پلید، همه چیز بهم می ریزد و ...