این داستان، مدیر مدرسه «استیو» را دنبال میکند که برای بقای کالج اصلاحی خود مبارزه میکند، در حالی که سلامت روان خود را نیز مدیریت میکند. همزمان، دانشآموز مشکلدار، «شای»، با تمایلات خشونتآمیز و آسیبپذیریاش دستوپنجه نرم میکند و بین گذشته و آیندهاش سردرگم است.
در دهه 1950 میلادی، پل کول، بازیگر اهل نیویورک، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در اوهایو رها میشود، گویی که مرده است. او حافظه خود را از دست میدهد و خود را در یک شهر کوچک و مرموز، سرگردان مییابد. او برای بازگشت به خانه و بازیابی آنچه از دست داده، تلاش میکند.
خاطرات، نوارهای صوتی، نوارهای ویدئویی و شهادتهای دوستان و همکاران، بینشی از زندگی و حرفهی گیلدا رادنر - کمدین و هنرپیشه محبوبی که در «شنبهشب زنده» به نماد تبدیل شد، ارائه میکند...
داستان درباره یک نانوایی (James Corden) بی فرزند و همسرش (Emily Blunt) است که راهی سفری در جنگل می شوند تا با جادوگری (Meryl Streep) که خانواده آنها را طلسم کرده روبرو شوند و خود را از این نفرین رها کنند. آنها در این سفر با راپونزل (Mackenzie Mauzy)، سیندرلا (Anna Kendrick)، جک و لوبیای سحرآمیز (Daniel Huttlestone) و دیگر شخصیتهای قصه های پریان کلاسیک برخورد می کنند
این فیلم با تولد یک اسباب بازی در شاگیستان در سال 1898 توسط دیپاک اوبی بن کینگزلی (ادی ایزارد) اختراع شد و داستان افول بعدی امپراتوری بریتانیا را از نگاه یک پیانو (اریک آیدل) روایت می کند
سال ها سال قبل، در سرزمینی با زیبایی هوش ربا، انسان ها غرق در شادی و خوشبختی زندگی می کردند. تا اینکه یک روز به دنبال واقعه ای دور از انتظار، دل پادشاه این سرزمین می شکند. شاهزاده اسیر اندوه و مردم دستخوش نا امیدی می شوند. زندگی دیگر روال سابق را ندارد، البته تا وقتی که دسپرو متولد شود. موشی کوچک با گوش هایی بسیار بزرگ که از تمام موش ها جسورتر است. از چاقو، تله موش و گربه نمی ترسد و بسیار هم کنجکاو است، چون از لحظه تولد شروع به گشتن و یافتن کرده و می خواهد از هر چیز سر در بیاورد. از طرف دیگر عطشی سیری ناپذیر به ماجرا و هیجان او دیده می شود و همین باعث می شود تا یک روز سر از کتابخانه شاهی در آورد. در آنجا خواندن را یاد گرفته و کتاب ها او را به دنیاهای تازه ای رهنمون می سازند.
ویکتور فن دورت و ویکتوریا دورگلات بنا به ملاحضات مالی و اجتماعی خانوادههایشان میخواهند با هم ازدواج کنند. در هنگام تمرین مراسم عروسی، ویکتور مدام خطابهای را که باید بگوید فراموش میکند. او به جنگل میرود و در حالی که خطابهاش را با خود تکرار میکند، حلقه را از شاخه درختی که مانند یک دست از زمین بیرون آمده است میگذراند. شاخه در حقیقت دست عروس مردهای است که از خاک بیرون مانده است. ماجراهای ویکتور، سرگردانیش در دنیای مردگان و عشق یک طرفه عروس مرده به او از این جا آغاز میشود...
تریسی اولمن پس از سکونت در دهها آلتر-ایگوی خندهدار در طول دوران حرفهای برنده جوایزش، سرانجام نقشی را برعهده میگیرد که همه شخصیتهایش را تولید کرده است یعنی خودش ...
زنی تنبل، میانسال و سرکوب شده، پس از ضربه خوردن به سر، به یک معتاد جنسی تبدیل میشود و سپس وارد خرده فرهنگ زیرزمینی معتادان جنسی در حومه بالتیمور میشود...
تریسی اولمن بازیگر برنده جایزه/کمدین به اچبیاو بازمیگردد برای یک فیلم ویژه کاملاً جدید با بازی تنها «روبی رومین» - یکی از به یاد ماندنیترین شخصیتهایی که تا به حال در سریال کمدی طولانیمدت تریسی در HBO ظاهر میشود...
"الکس" یک آدمکشِ مزدور است ، او سعی می کند تا از این تجارتی که خانواده اش به راه انداختند دوری کند اما پدره او اجازه نمی دهد ، تا اینکه در پی کمک به یک روان پزشک با یک دختر 23 ساله آشنا می شود و ...
"ری" تبهکاری خرده پا قصد دارد به همراه شرکای تبهکار خود یک پیتزافروشی افتتاح کرده و از طریق آن به بانک محل دستبرد بزنند.اما از آنجایی که همسر او پیتزا پز خوبی نبوده اما شیرینیهای عالی می پزد آنها اقدام بفروش آنها می کنند.اما وقتی آنها در حفر تونل به موفقیت دست پیدا نمی کنند،شغل شیرینی فروشی آنها پر درآمد می شود و...
«دیوید شاین» (کیوساک) می خواهد نمایش نامه ای را روی صحنه ببرد، ولی سرمایه ی لازم را ندارد و مجبور است به سردسته ی یک باند تبهکار متوسل شود که می خواهد محبوبه ی سبک مغزش، «آلیونیل» (تیلی) را روی صحنه ببیند. «چیچ» (پالمینتری)، محافظ «آلیو» هم باید در تمام مدت تمرین هم راه «دیوید» باشد و «دیوید» آرام آرام پیشنهادهای سازنده ای درباره ی نمایش نامه از «چیچ» دریافت می کند…
قرن نوزدهم میلادی، جایی در فلسطین، «رابین هود» (الوز) از زندان فرار می کند و با شنا خود را به انگلستان می رساند، بلافاصله باخبر می شود که حکومت ملک شان را مصادره کرده و تمام خویشاوندانش به قتل رسیده اند. «رابین» نیز شورشی را علیه «شاهزاده جان خبیث» (لوییس)، به راه می اندازد...
«هلن» و «مارگارت اشلگل» با برادرشان، «تيبي» با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي «هواردز اند» به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد...
هنگامی که معشوق مخفی یک جاسوس کشته می شود، یک قاتل مامور می شود تا از جان او محافظت کند و او در حال تحقیق در مورد قتل است. آنها با هم یک توطئه به هم پیوسته گسترده را کشف می کنند که باعث می شود هزینه انتخاب های اخلاقی خود را زیر سوال ببرند.
«شوی تریسی المن» عنوان یک برنامۀ تلویزیونی است که در آن تریسی المن با نگاه خاص خود به شخصیتهای عجیب و غریبی که در انگلستان زندگی میکنند یا به این قطب جهانی سفر میکنند، پس از سالها به صفحات تلویزیون بریتانیا بازمیگردد.
داستان این مینی سریال برگرفته از رویدادی واقعی، ظهور و قیام فمینیسم از نگاه شخصیت "فیلیس شلفلی" است که واکنشی شدید و انتقادی به کارهای صورت گرفته توسط اشخاصی چون "گلوریا استینم"، "بتی فریدن"، "شرلی کیشولم"، "بلا آبزگ" و "جیل راکلشاوس" که فمینیستهای موج دوم بودند، داشت. "فیلیس شلفلی" کمپینی به راه انداخت و این کمپین با نظریات حقوق برابری زنان و همچنین قانونی شدن سقط جنین مخالف بود. این مینی سریال نشان خواهد داد که چطور درگیری زنان بر سر قدرت، به تغییر دیدگاه کلی سیاسی و فرهنگی جامعه کمک کرده است ...
داستان سریال درباره رابطه دو نفر به نامهای ویلیام ترومن و گریس آدلر است در در آپارتمانی در نیویورک سیتی زندگی می کنند. ویل وکیل است و گریس طراح داخلی...