این فیلم داستان آقای Wickers را نشان میدهد که پس از اتمام مدرسه و گرفتن دیپلم ...
وارث تاخ و تخت کاردینا شاهزاده لئوپولد آرزو دارد تا با خیاطی از فیلادلفیا به نام امیلی که عاشق اوست ازدواج کند اما مادر شاهزاده برنامه های دیگری برای پسرش در نظر دارد که…
داستان در مورد "Maggie Chalke" می باشد که یک روزنامه نگار است..
«آنا» (بونر) در نخستین وعده ی ملاقاتش با «دکتر مونیه ی» روان کاو (دوشوسوی)، به خطا وارد دفتر «ویلیام فابر» (لوشینی) وکیل مالیاتی می شود و او را به جای دکترش می گیرد و رازهایی را بر او فاش می کند. حتی وقتی «آنا» به اشتباهش پی می برد باز نزد «فابر» تنها و وسواسی بر می گردد، چون تشخیص داده که او شنونده ی خوبی است…
کارمیلا و خانواده اغواگرش یک منطقه ی زییا و دور افتاده در آلمان را در قرن هجدهم هدف میگیرند ….
« یوجین فولستاک » ( لوییس ) ، جوان ساده اى است که شبها کابوس مىبیند و در خواب حرفى مىزند . « ریک تاد » ( مارتین ) هم اتاقى او ، که نقاش است ، وراجىهاى « یوجین » را یادداشت مىکند و از این چرندیات براى فروش یک داستان مصور موفق استفاده مىکند .
زندگی یک زن نابود شده. حالااین مادر تنها باید زندگی اش را تأمین کند و مشکلات را برای کریسمس حل کند...
ماریس یک نوجوان فرانسوی است که از خانه فرار کرده تا به بروکلین بیاید و برای یک کلاب تبلیغاتی کار کند. طولی نمی کشد که او تبدیل به یک فرد خوش یمن برای کلاب می شود. صاحب کلاب و تمامی کارکنان آنجا او را دوست دارند، اما او بخاطر گذشته اش و رازهایش نمی تواند کسی را دوست داشته باشد...
چهار دوست در حال فارغ التحصیل شدن از کالج هستند و یکی شان – «لیلینا»(رایدر) – فیلمی ویدئویی درباره ی افکار آنان درباره ی آینده می سازد. «لیلینا» با «مایک» (استیلر)، مدیر اجرایی تهیه ی برنامه های ویدئویی برای یک شبکه ی تلویزیونی جنجالی آشنا می شود که فیلم «لیلینا» را برای مسئولان تلویزیون نشان می دهد و توجه آنان را جلب می کند…
شهر کوچکى در ایالت کانزاس، اواخر دهه ى 1920. دو جوان به نامهاى » ویلما دین لومیس « ( وود ) و » باد استامپر « ( بیتى ) دلباخته ى یکدیگر مىشوند و چون نمىخواهند رابطهاى نزدیک داشته باشند، اوقاتشان به سرگردانى و کسالت مىگذرد. سرانجام این دو که عشقشان را بىفرجام مىبینند، از هم جدا مىشوند.