وقتی یک مرد لاغر اندام با یک زن بسیار چاق ازدواج می کند ، باعث بوجود آمدن حوادث متفاوتی می شود که ...
در طول سال های اولیه اشغال فرانسه توسط آلمان در جنگ جهانی دوم، رابطه عاشقانه ای بین یک سرباز با یک دختر روستایی برقرار میشود که...
ریچارد شرمن مرد میانسالی است که مثل باقی مردان منهتن زن و بچهاش را برای تعطیلات به منطقه ای خوش آب وهوا میفرستد. البته سایرمردان این کارخیر در راه خانواده را صرفا به نیت خوشگذرانی درغیاب اهل و عیال انجام میدهند اما قهرمان قصه به معنای واقعی کلمه ، مرد خانواده است یا دست کم اینطور به نظر میرسد! هلن همسر او به هنگام خداحافظی به ریچارد توصیههای اکیدی درباره لب نزدن به سیگار و مشروب به خاطرسفارشات پزشک میکند و به طورضمنی درباب دوری از زنان درهر رده سنی هشدار می دهد. اتفاقا از جایی که ریچارد به خانه پا میگذارد تمام وسوسههای زمین به سراغش میآید و او باید یک تنه ازپسشان برآید ..
در طول جنگ داخلی بوسنی و هرزگوین «دانیل» سرباز صرب، عاشق یکی از اسرای بوسنیایی به نام «آیلا» می شود که در اردوگاه اسرای تحت فرمان دانیل در اسارت است رابطه آنها پیچیده تر می شود تا جایی که باعث تغییر انگیزه آنها در جنگ می شود...
یک جنایتکار حرفه ای (گیبسون) توسط مقامات مکزیکی دستگیر شده است، جایی که او می آموزد تا با کمک یک پسر 9 ساله جان سالم بدر ببرد و ...
پل بلارت (کوین جیمز) پلیس فروشگاه به همایش اتحادیۀ صنفی نگهبانان امنیتی برای سخنرانی در لاس وگاس دعوت شده اما یک گروه از دزدان حرفهای با اجاره کردن سوئیت مجلل هتل قصد دارند تمام آثار هنری باارزش آنجا را بدزدند و به خارج از کشور منتقل کنند. مایا ( راینی رودریگز) دختر پل بلارت وقتی به طور اتفاقی پا به سوئیت دزدان میگذارد آنها او را بازداشت کرده و گروگان میگیرند. اکنون پل می بایست هر طور شده به کمک دخترش برود و آثار هنری را از دست سارقان نجات دهد.
یک سرباز آمریکایی که مهارت های رزمی را آموزش دیده است به تنهایی برای مبارزه عازم فیلیپین می شود ……
ارتش آمریکا به “جو” و دوستش ماموریت داده تا بفهمند که چرا تعدادی از افراد نیروی دریایی ناپدید شده اند…
هیلاری اونیل (رابرتس) زن جوانی است که پس از بی وفایی محبوبش، زندگی اش به هم ریخته است. او که خانه ی مشترکشان را ترک کرده، حالا نیاز دارد کاری تازه و جایی برای ماندن پیدا کند. او یک تقاضانامه ی پرستاری شبانه روزی پر می کند و به عنوان مراقب و پرستار ویکتور گدیس (اسکات)، مردی از یک خانواده ی مرفه که مبتلا به سرطان است، مشغول به کار می شود...
یک بازیگر نه چندان موفق در یک حمام عمومی جایش را با یک غریبه عوض می کند و لباس های او را می پوشد. طولی نمی کشد که می فهمد این غریبه یک قاتل حرفه ای بوده است...