این فیلم در مورد یک دختر 17 ساله نیویورکی است که گمان می کند در تصادفی که باعث فوت یک زن جوان شده، تقصیرکار بوده است...
خدمتکاری جوان که در خانهی یک نقاش بنام «یوهانس ورمر» کار می کند، رفته رفته به دستیار او و همینطور مدل یکی از نقاشی هایش تبدیل می شود...
«رابرت رت» (استالون)، آدم کش حرفه ای سابقه دار باید یک دیسکت اطلاعاتی را که زنی به نام «الکترا» (مور) ربوده، پیدا کند و او را در صورت لزوم بکشد. اما مزاحمی دیگر روی کامپیوتر او می آید. «میگل بین» (باندراس)، آدم کش جوان و تازه به شهرت رسیده به «رت» اطلاع می دهد که او هم مدعی کار است…
سربازی خود را به خانواده پیترسون معرفی می کند و به آنها اعلام می کند که فرزندشان طی عملیاتی کشته شده است. اما پس از اینکه خانواده پیترسون به این سرباز اجازه ورود به خانه را می دهند مجموعه ای از مرگ های غیرمنتظره رخ می دهد و ...
"والری سومرز" روانپزشکی که در شبی ناپدید می شود.کارآگاه "لئون زت" برای تحقیق در مورد این پرونده فراخوانده می شود.اما از طرفی همسر او یکی از بیماران "سومرز" بوده است...
«ویلیام پریش» (هاپکینز) مردی است بسیار ثروتمند و ذی نفوذ که یک امپراتوری چند رسانه ای جهانی را سرپرستی می کند. او یک شب علایم سکته ی قلبی را در خود احساس می کند و مردی اسرارآمیز و بیگانه به نام «جو بلک» (پیت)، که در اصل ملک الموت است، به دیدار او می آید…
یک مدیر آرام و خونسرد زمانی که پسرش توسظ یک گروه بطرزی وحشیانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته، تمام کسانی که در این قضیه دست داشته اند را مجازات می کند...
این فیلم بر اساس یک داستان واقعی است. داستان زندگی «جیم برادوک» که در دوران پریشانی نیویورک از روی ناچاری برای سروسامان دادن به زندگی خود و رسیدگی به خانواده خویش وارد صحنه بوکس شد. تلاش او بهعنوان مردی فقیر که از پایینترین لایه های اجتماع خود را به سطوح بالا صحنه بوکس رسانده، از او در بین مردم چهره ای محبوب میسازد و او به یک قهرمان ملی تبدیل میشود.
«فارست گامپ» (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود...
فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است که از جمله ی آنان میتوان به سقوط پزشك دهكده از اسب بر اثر تله ای كه برای او گذاشته می شود، قتل مرموز زن یكی از دهقانان، شكنجه و آزار یك كودك عقب مانده ذهنی، ربودن پسر ارباب ده و كتك زدن و آزار او، و به آتش كشیده شدن انباری ارباب ده و تخریب مزرعه كلم او ، اشاره کرد. نه پلیس و نه رو ستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است. فیلم از زبان یک راوی نقل میشود که زمانی معلم دهکده بوده و اکنون که فیلم را روایت میکند صدای ضعیف و فرتوت او نشان از گذشت سالیان زیاد از عمر او پس از آن اتفاقات دارد. در نتیجه دیدن فیلم مطمئنا خالی از لطف نیست...