یک دی.جی که بتازگی بر اثر تصادف فلج شده، دیگر امیدی به ادامه دادن شغل خود ندارد. او به شدت افسرده و گوشه گیر شده است، اما زمانی که با یک کشیش (مارک روفالو) آشنا می شود، ورق برمیگردد و سعی میکند با افسردگی اش مبارزه کند...
«مایلز» (جیاماتی) معلم و نویسنده ی ناموفقی است که در میان سالی از همسرش جدا شده است. «جک» (چرچ) نیز دوستی صمیمی است که «مایلز» او را از دوران دانشجویی می شناسد. «جک» قرار است هفته ی آینده ازدواج کند و «مایلز» به عنوان هدیه ی ازدواج به او پیشنهاد می کند که یک هفته ای به کالیفرنیا بروند...
پيتسبرگ. «فرانکي پيچ»، آرايش گري بيست و خرده اي ساله، اعتقادات مذهبي قرص و محکمي ندارد تا آن که اتفاقات عجيبي برايش رخ مي دهند و رفته رفته همان علايم «استيگماتا» جراحت هايي بر روي دست و پا و پهلو، هم چون مسيح بر بالاي صليب بر بدنش ظاهر مي شوند...
این سریال به سبک اکشن، ماجرایی و هیجانی است. نقش اول این داستان «جک باور» در ادارهٔ CTU (واحد ضد تروریستی) مشغول به کار است و هر فصل یک روز از زندگی او را در حال مبارزه با یک نقشهٔ تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد…
به خاطر بازی های سیاسی ، یک مرد بیگناه روانه زندان شده و سپس به اعدام محکوم می شود. در اینجا برادر او که یک نابغه است عمدا خود را به همان زندان می اندازد تا خود و برادرش را از آنجا فراری دهد...
داستان از آنجایی شروع می شود که پسر نوجوانی به نام رایان اتوود به همراه برادرش اقدام به سرقت ماشین میکند که بعد ازکمی تعقیب و گریز توسط پلیس دستگیر شده و به زندان می افتد.
در حادثه ای همزمان در تمام دنیا، مردمان زمین برای 137 ثانیه بیهوش می شوند. این حادثه علاوه بر خسارت مادی، چیز دیگری را هم به همراه دارد، همه لحظاتی از 6 ماه آینده خود را می بینند...