خاطرات دفن شده جنگ داخلی اسپانیا با جستجوی زنی برای یافتن بقایای پدربزرگش از زیر خاک بیرون کشیده میشود و او داستان یک معلم جوان آرمانگرا از تارگونا را کشف میکند.
جک که به دلیل مصرف مواد مخدر مدتی را در زندان گذراند، میخواهد به همسر آلما ثابت کند که آدم جدیدی شده است. به جک شغلی مبنی بر نگهبانیِ یک معدن قدیمی پیشنهاد میشود و او بدون کوچکترین سوالی این شغل را می پذیرد، اما چیزی که جک از آن خبر ندارد، مرموز و خطرناک بودن این معدن است...
جان پس از مرگ جانسوز همسرش، بیدرنگ رابطهای را با رد مرموز آغاز میکند. هر چه بیشتر به او نزدیک میشود، زندگیاش بیشتر تحت تاثیر یک سیگنال دیجیتالی شوم، یعنی لکنت، قرار میگیرد.