کازویوکی کوگا (دایکی شیگئوکا) آرزو دارد بازیگر شود. او برای نقش اصلی در کار بعدی یک گروه تئاتر تست میکند. از بین 300 نفری که در آن آزمون شرکت می کنند، تنها 7 نفر برای دور نهایی تست انتخاب می شوند. Kazuyuki Kuga در بین 7 شرکت کننده نهایی است. این 7 نفر سپس به یک ویلای کوهستانی برفی می روند و به مدت 4 روز در آنجا می مانند تا امتحان نهایی را انجام دهند. با دستور کارگردان، هرگونه تماس با دنیای خارج ممنوع است. به زودی، شرکت کنندگان یک به یک شروع به ناپدید شدن می کنند.
مکانیک ماشین هیبیکی مامیا (۲۶ ساله) با عشق دبیرستان خود کورومی اوگاساوارا (۲۶ ساله) زندگی می کند. هیبیکی در حال آماده سازی پیشنهاد ازدواج خود به کورومی است وقتی بدبختی رخ میدهد. یک تونل فرو میریزد و او را برای چهار روز گیر می افتد. به سختی جان سالم به در می برد، اما متوجه می شود که دنیا کاملاً تغییر کرده است. هیچ کس در اطراف نیست، سیگنال های ارتباطی قطع شده اند، شبکه حمل و نقل خراب شده است و تنها اطلاعات در دسترس، دستور تخلیه اضطراری است که در رادیو تکرار می شود. هر جایی که هیبیکی میرود، لکه های خون را مشاهده میدارد. دقیقاً چه اتفاقی برای این شهر افتاد؟