آکیرا یامازاکی و آکیرا کایدو کارمندان جدید بانک مرکزی صنعتی هستند. آنها هر دو در شغل خود برجسته و رقبای سرسخت هستند، اما از پس زمینه های کاملا متفاوتی می آیند...
کازوهیکو تاکانو مامور سازمان جاسوسی "AN Tsuushin" است. شریک تازه کار او ریوئیچی تائوکا است و آنها به طور مخفیانه وارد نمایشگاه بین المللی شهر می شوند که سه سال دیگر در توکیو برگزار می شود. طرح های مختلفی پیرامون انتخاب محل ساخت و ساز برای نمایشگاه بین المللی شهر وجود دارد. ناگهان انفجاری در مقابل کازوهیکو تاکانو رخ می دهد و ...
یویچی در سنین پایین بسکتبال بازی می کند و توانایی زیادی دارد. به او بورسیه تحصیلی اعطا می شود و با یک تیم عالی در یک دبیرستان تحصیل می کند. دانشآموزان آنجا تصمیم میگیرند به جای خوشامدگویی ، او را اذیت کنند...
تئیچی، دانشآموز دبیرستانی، برای رسیدن به آرزوی سلطنت، در انتخابات ریاست کلاس مدرسهاش دخالت میکند. این انتخابات با رقابت شدیدی همراه است و تئیچی برای پیروزی از هر ترفندی استفاده میکند.
مکانیک ماشین هیبیکی مامیا (۲۶ ساله) با عشق دبیرستان خود کورومی اوگاساوارا (۲۶ ساله) زندگی می کند. هیبیکی در حال آماده سازی پیشنهاد ازدواج خود به کورومی است وقتی بدبختی رخ میدهد. یک تونل فرو میریزد و او را برای چهار روز گیر می افتد. به سختی جان سالم به در می برد، اما متوجه می شود که دنیا کاملاً تغییر کرده است. هیچ کس در اطراف نیست، سیگنال های ارتباطی قطع شده اند، شبکه حمل و نقل خراب شده است و تنها اطلاعات در دسترس، دستور تخلیه اضطراری است که در رادیو تکرار می شود. هر جایی که هیبیکی میرود، لکه های خون را مشاهده میدارد. دقیقاً چه اتفاقی برای این شهر افتاد؟