باکین تاکیزاوا، نویسنده معروف دوره ادو، داستانی را برای دوستش، هوکوسای کاتسوشیکا، تعریف می کند. این داستان درباره هشت جنگجو است که با جواهراتی که در دست دارند، به دنبال غلبه بر نفرین خاندان ساتومی هستند. هوکوسای که مجذوب داستان شده، به طور مکرر به دیدار باکین می رود.
رینکا، برنامهریز تنهایی که مراسم ازدواج دیگران را تدارک میبیند، با تردید به یک اپلیکیشن دوستیابی میپیوندد و با مردی مرموز آشنا میشود. همزمان، پروندههایی از قتلهای زنجیرهای با قربانیانی که از کاربران این اپلیکیشن هستند، به دست پلیس میرسد و نامزد رینکا به عنوان مظنون اصلی این جنایتها مورد تحقیق قرار میگیرد.
یک هیولای بزرگ به ژاپن حمله می کند، اما به طور ناگهانی می میرد. در حالی که مردم شادی می کنند و در تسکین غرق می شوند، جسد غول پیکر به جای مانده به آرامی شروع به پوسیدگی و نفخ می کند. اگر جسد منفجر شود، ملت نابود می شوند...
روایت رمان نویس نابغه، شینیچی تسودایس که دست بر قضا برنده جایزه معتبر ادبیات نائوکی می باشد. روزی از روزها او به ویرایشگرش، ناهومی توریکای، اجازه می دهد آخرین رمان او را بخواند و...
داستان فردی به نام کوهرو که کار در یک بخش عمومی را بر عهده می گیرد و وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام می دهد. اما پس از اتفاقات فاجعه باری که برای خانواده و خانه اش رخ داد، او به بدترین وضعیت ممکن دچار می شود...
یوشیتو ساتو بعد از فوت پدرش با مادرش یاسو بزرگ می شود. مادرش یک رستوران یاکینیکو (گوشت کبابی) که پدرش آن را پشت سر گذاشته بود ، اداره می کند. یوشیتو از خوردن آشپزی مادرش لذت می برد و رستوران آنها مورد علاقه بسیاری از مردم است تا اینکه تاتسویا فورویاما منتقد معروف غذا در مورد رستوران یاکینیکو اظهارات غلطی منتشر می کند و اوضاع تغییر می کند ...
توریاما یوکینا بالاخره به دانشگاه مورد علاقه خود برای تحصیل در رشته علوم راه میابد. او برای قبولی در این دانشگاه سخت درس خواند. با این حال، دانشگاه آنطور که او تصور می کرد نیست. او به "کِی" علاقه دارد و به همین دلیل انگیزه ای برای پیوستن به باشگاه پرواز مردان دارد که در مسابقه ای به همین نام رقابت می کند. واضح است که یوکینا می خواهد با کی دوست شود، اما ...
ماکوتو شیشو با کشتی مجهزش به سمت حکومت میجی در حال حرکت هست و قصد دارد دوباره هر و مرج را به ژاپن بازگرداند. حال ، کنشین هیمورا به منظور متوقف ساختن شیشو ، برای یادگیری تکنیک نهایی نزد استاد قدیمیش می رود و...
داستان فیلم درباره ی دختری دبیرستانی به نام Juri هستش که با مرگش طفره می رود. او احساس تنهایی می کند به دلیل اینکه دیگر کسی او را نمی بیند. او با مادرش و دوستانش هر روز حرف می زند اما جوابی از سمت آنها دریافت نمی کند. او همچنین هیولاهای ترسناکی به نام Bug Man را می بیند که…
مرد چهل و شش ساله ای به نام »ریوهئی ساساکی« (کاگاوا) از کار بیکار شده و جرئت نمی کند که این »شرم« را به خانواده اش منتقل کند. همسرش، »مگومی« (کویزومی)،زنی خانه دار است که بیشتر به اداره و نظم بخشیدن به خانه و میز شام فکر می کند. دو پسرشان، »تاکاشی« (کویاناگی) و »کنجی« (اینوواکی) نیز درگیر رازها و علایق خودشان هستند تا ایجاد رابطه با پدرشان...
گذشته کنشین به سراغش می آید و باعث خراب شدن رستوران "آکابکو" می شود، جایی که مکان مورد علاقه او برای غذا خوردن بود. در آنجا، او یادداشتی پیدا می کند که روی آن کلمه "Junchu" نوشته شده است...
واکابا (Tao Tsuchiya) دانش آموز کلاس 2 دبیرستان در استان فوکوی ژاپن است. هنگامی که واکابا کوچک بود ، باشگاه تشویق "JETS" را از مدرسه عالی Fukui Chuo در استان فوکوی تحسین می کرد. او آرزوی پیوستن به "JETS" را داشت ، اما فکر می کرد عضویت در او و ثبت نام در دبیرستان دیگری غیرممکن است. یک روز ، یک دانش آموز انتقالی از توکیو با واکابا صحبت می کند و پیشنهاد می کند "بیایید با هم رقص شادی کنیم".