در روز جمعه سیاه، انفجار یک جعبه مقوایی موجب وحشت و هراس در سراسر کشور میشود. ارنا فونادو، مدیر مرکز انبار توزیع کانتو، موظف است به همراه کو ناشیموتو، وضعیت را تحت کنترل درآورد.
گربه یک بوکسور به نام مارو ناپدید می شود. بلافاصله پس از آن، او گربه خود را در آغوش یک زن مو بلوند می یابد که او را لیلی صدا کرده و حاضر نیست او را رها کند...
به مجری یاکوزا دستور داده می شود تا همکار محبوب خود را مخفیانه به قتل برساند. اما هنگامی که همکارش در مسیر ناپدید می شود ، سفری که در ادامه می آید یک تجربه پیچیده و وحشتناک است.
در سال 1995، ویرانی زمینلرزه بزرگ هانشین، روزنامهنگار کیتا اوندا (کیوزو ناگاتسوکا) را در مورد مرگ برادر بزرگترش در دهههای قبل و کودکی پرفراز و نشیب خود در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به تأمل میاندازد...
"تویوتومی هیدیوشی" "شیرانوی شوگن" را برای جستجوی طلای پنهان قبیله موموچی به ایگا می فرستد. طایفه موموچی توسط او نابود می شود. اما فرزند موموچی ساندایو، موموچی گانمارو به سختی می گریزد و به سلسله مینگ می رود. 10 سال بعد، او به ژاپن باز می گردد ...
ژنرال سانادا که به دنبال قصاص برای قتل پدرش و یک نبرد شکست خورده است، که هر دو توسط شوگان تصور شده بود، یک سری نقشه های درخشان را برای خنثی کردن قدرت فوق العاده شوگون طراحی می کند...
ایوا انوکیزو مردی میانسال است که علاقه عجیب و غیر قابل توضیحی برای ارتکاب قتلهای دیوانه وار و وحشیانه دارد.در نهایت او توسط پلیس در سرتاسر ژاپن تحت تعقیب قرار می گیرد اما همیشه به نحوی موفق به فرار می شود . او با زنی آشنا شده و عاشقش می شود و ..
فوکوزاوا یوکیچی مدرسهای را برای ساموراییها باز میکند که هدفشان یادگیری زبان هلندی است که بیشتر برای تجارت خارج از کشور رایج است. اما زمانی که او در یوکوهاما بود آموخت که زبان انگلیسی به نوعی جهانی تر است. مبارزه او با طرز فکر مردسالارانه باعث شد مدرسه اش به یکی از قدیمی ترین دانشگاه های ژاپن تبدیل شود...