ژاپن پس از جنگ ، در وضعیتی بسیار دشوار و نابسامان قرار دارد. در این شرایط، هیولایی غولپیکر ظهور میکند که به نظر میرسد با قدرت وحشتناک بمب اتمی ساخته شده است. این هیولا تهدیدی جدی برای ژاپن و مردم آن است...
ایسامو کانکو، برنامهنویسی که نرمافزار اشتراکگذاری فایل همتا به همتای وینی را طراحی کرده بود، به دلیل اینکه وینی به ابزاری اصلی برای دانلود غیرقانونی فایلها در ژاپن تبدیل شده بود، دستگیر شد.
تاکشی یامادا به دهکده ای کوچک در منطقه هوکوریکو می رسد و در کارخانه کوچکی که خمیر ماهی درست می کند شروع به کار می کند. او در یک ساختمان آپارتمانی قدیمی و ارزان زندگی می کند و آرام آرام ساکنان دیگر را ملاقات می کند. او با کوزو دوست می شود که دلیل پنهانی آمدن تاکشی به دهکده را متوجه می شود...
نه سال پس از زلزله و سونامی توهوکو در سال 2011، دو مورد قتل در سندای، استان میاگی رخ می دهد. فرض ها بر این است که دو قربانی توسط یک فرد به قتل رسیده اند. هر دو قربانی تمام بدن خود را بسته بودند و از گرسنگی مردند. یاسوهیسا تون به عنوان مظنون این قتل ظاهر می شود....
در سال ۱۹۸۹ ، یک دختر دزدیده شده و به قتل می رسد. این موضوع به پرونده Rokuyon باز میگردد که ۱۴ سال است که حل نشده است. اما در ادامه اتفاقاتی می افتد و حقیقت هایی آشکار می شوند که …
سوزوکی معلم سابق مدرسه است. دوست دختر خود، کشته شد او را که منجر به ترک شغل خود و تلاش برای انتقام بگیرد قاتل او. برای این کار، سوزوکی است برای نفوذ در جهان زیرزمینی از جنایتکاران. Kujira قاتل قرارداد برای استخدام است. او باعث می شود اهداف خود را به اشتباه می گیرند و در نهایت خودکشی. نیمه قاتل قرارداد که با استفاده از چاقو را به انجام اهداف خود است.
2005 سال پیش در هند پسری به نام سیدارتا گوتاما از پادشاهی شاکیا متولد شد. هنگامی که سیذارتا به دنیا آمد، پیشگویی وجود داشت که این پسر، پادشاه پادشاهان خواهد شد. در آن زمان پادشاهی های مختلف...
ماتسوکو، دختری که از شهر کوچکی به توکیو آمده، در تعمیرگاهی مشغول به کار میشود که متعلق به مردی تندخو به نام سوزوکی است. همسر و پسر سوزوکی با ماتسوکو مهربان هستند و او به سرعت با آنها صمیمی میشود.
داستان 3 «دامجین» (افراد بیفایده)، که کار نمیکنند و زندگی خود را صرف هیچ کاری نمیکنند. آنها در واقع نمی خواهند کار کنند. وقتی می شنوند "در هند می توان بدون کار زندگی کرد" آن را جدی می گیرند. آنها شروع به جمع آوری پول برای رفتن به هند با انجام هر کاری می کنند...
در خط زمانی متفاوتی ژاپن پس از جنگ به مناطق جداگانه تقسیم شده است. در یکی از این مناطق به نام "هوکیادو" برج بلندی ساخته شده است که حتی از توکیو نیز قابل رویت است. در تابستان سال 1996 سه دانش آموز به هم قول می دهند به وسیله هواپیمای دست ساز خود از مرز بگذرند و راز برج را فاش کنند...
قرن نوزدهم."اوشین" در یک فا*حشه خانه کار می کند."فوسانوسوکه" سامورائی خوار و کوچک پس از مجروح شدن توسط یک سامورائی قدرتمند به آنجا پناه می برد."اوشین" او را از مقامات مخفی کرده و عاشقش می شود...
در طی یک بارندگی، یک رونین سخاوتمند و همسرش در مسافرخانه ای روستایی سرگردان می شوند. رونین مورد توجه یک لرد قرار می گیرد که می خواهد او را به عنوان مربی برای مردانش استخدام کند که با رونین با بی احترامی رفتار می کنند.
بیوه ای که پسر اوتیستمی خود را به تنهایی بزرگ کرده است شغل خود را از دست می دهد و شروع به تحصیل در یک دانشکده فنی می کند. او با کسنانی آشنا می شود که به دنبال شروعی جدید در زندگی هستند، از جمله یک مرد حقوق بگیر سابق که با او عشق پنهانی را آغاز می کند...
این داستان در شهر فورانو در هوکایدو رخ می دهد و به دور داستان خانواده کوروئیتا متمرکز است. این داستان از زبان پسر، جون، روایت می شود و زندگی دو بچه را که بین والدینشان و طلاق آنها جدایی اتفاق افتاده، دنبال می کند. جون و خواهرش هوتارو، در آب و هوای سخت هوکایدو بزرگ و بالغ می شوند و راه زندگی را از طریق تعامل با مردم فورانو یاد می گیرند.