هر بدنی از تعداد بیشماری سلول تشکیل شده که مثل یک ارتش منظم عمل میکنند. هر کدام از این سلولها وظیفه خاص خود را دارد. هدف نهایی و هماهنگ همه این سلولها این است که کل بدن یا موجود زنده بتواند به فعالیت خود ادامه دهد و زنده بماند.
نه سال پس از زلزله و سونامی توهوکو در سال 2011، دو مورد قتل در سندای، استان میاگی رخ می دهد. فرض ها بر این است که دو قربانی توسط یک فرد به قتل رسیده اند. هر دو قربانی تمام بدن خود را بسته بودند و از گرسنگی مردند. یاسوهیسا تون به عنوان مظنون این قتل ظاهر می شود....
کنشین هیمورا در برابر یک فروشنده اسلحه مرموز به نام انیشی یوکیشیرو که دنیای تبهکاران چین را کنترل می کند، قرار می گیرد. در این حین، راز "جوجیشو" کنشین هیمورا نیز فاش می شود و...
میدوری 14 ساله دختری می باشد که دائماً برای یک نمایش عجیب مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. اما پس از پیوستن یک جادوگر کوتوله به نمایش عجیب و غریب، همه چیز برای او شروع به تغییر می کند.
یک پستچی جوان که به زودی بر اثر یک تومور مغزی خواهد مُرد، معامله ای با شیطان میکند به اینصورت که حاضر است عمری طولانی داشته باشد اما در عوض همه چیز از دنیا پاک شود...
ماکوتو شیشو با کشتی مجهزش به سمت حکومت میجی در حال حرکت هست و قصد دارد دوباره هر و مرج را به ژاپن بازگرداند. حال ، کنشین هیمورا به منظور متوقف ساختن شیشو ، برای یادگیری تکنیک نهایی نزد استاد قدیمیش می رود و...
در سال 1868، بعد از اتمام جنگ باکوماتسو، مردی به نام «کنشین همورا» که سابقا یک آدمکش بوده است، در حالی که در ژاپن سرگردان است، قسم میخورد به کسانی که نیاز به کمک داشته باشند یاری برساند…
گذشته کنشین به سراغش می آید و باعث خراب شدن رستوران "آکابکو" می شود، جایی که مکان مورد علاقه او برای غذا خوردن بود. در آنجا، او یادداشتی پیدا می کند که روی آن کلمه "Junchu" نوشته شده است...
در سال هزار و هشتصد و پنجاه وپنج میلادی دایی مایو (عنوان اشرافی ومورثی زمین سالاران بزرگ در ژاپن) برای ارزیابی میزان توانمندی افرادش برای مقابله با نیروهای تازه ورود آمریکایی، آنها را عازم ماراتونی خسته کننده و نفسگیر میکند. شوگان (فرمانداران موروثی ژاپن) بی اطلاع از نیت واقعی او تعدادی آدمکش را راهی منطقه میکند.
لوکا به عنوان فرزند شایسته پدرش تصمیم می گیرد تا مادرش را از چنگال "اربو دیوان" نجات دهد ، اما او ابتدا باید فردی برگزیده را پیدا کند که بتواند شمشیر زنیت را به دست آورد و ....
آکانه سایجو (Akane Saijo) دانشجوی دانشگاه است و آرزوی درامر شدن دارد، اما ناگهان از گروه موسیقیاش اخراج میشود. درست زمانی که به نظر میرسد رویاهایش در حال نابودی هستند، زندگیاش مسیر غیرمنتظرهای پیدا میکند. ناوکی فوجیتانی (Naoki Fujitani)، موزیسین برجسته و بااستعداد، مهارت او را کشف میکند. تحت تأثیر تواناییهایش قرار میگیرد و او را به گروه جدید خود دعوت میکند؛ فرصتی برای احیای دوباره شور و اشتیاقش به موسیقی.
زنی فداکار پس از مرگ بر اثر خیانت، برای انتقام به ده سال پیش سفر میکند. اما وقتی با یک مدیر اجرایی مرموز آشنا میشود، نقشههایش نقش بر آب میشود و این ملاقات باعث میشود که او مسیر انتقامجویانهاش را زیر سوال ببرد.
وقتی دوستان دوران کودکی یوی و نائوکی به طور تصادفی در بزرگسالی دوباره به هم می رسند، زمانی که نائوکی آماده می شود تا از یویی خواستگاری کند، او درگیر یک حادثه مرموز می شود و می میرد.