در یک مدرسه راهنمایی، "یوشیوکا" از "کئو" خوشش می آمد. او شبیه به دیگر پسرها نبود و بسیار آرام و متین بود. پس از اینکه "کئو" نقل مکان کرد، این دو دیگر تماسی با هم نداشتند و یکدیگر را نمی دیدند. تا اینکه در دبیرستان "یوشیوکا" دوباره با "کئو" روبرو شد، اما "کئو" دیگر آن پسر قبلی نیست و تغییر کرده است...
مرد چهل و شش ساله ای به نام »ریوهئی ساساکی« (کاگاوا) از کار بیکار شده و جرئت نمی کند که این »شرم« را به خانواده اش منتقل کند. همسرش، »مگومی« (کویزومی)،زنی خانه دار است که بیشتر به اداره و نظم بخشیدن به خانه و میز شام فکر می کند. دو پسرشان، »تاکاشی« (کویاناگی) و »کنجی« (اینوواکی) نیز درگیر رازها و علایق خودشان هستند تا ایجاد رابطه با پدرشان...
گنجی پسرک جوونی که وارد دبیرستانی میشه که در اون قدرت برتر دبیرستان بودن به قدرت مشت ها بستگی داره ,خیلی زود به دنبال کامل کردن آرزوهای دست نیافته پدرش و نشان دادن خود و همچنین….
مدرسه پسرانه ای که « مدرسه کلاغ ها » نامیده می شود از مدارس بسیار سطح پائین از لحاظ علمی و همچنین خشونت خیز ترین مدرسه در کشور است . دانش آموزان مدرسه «کلاغ» نامیده می شوند . آنها گروه های مختلف تشکیل داده و دائما بر سر قدرت درحال مبارزه هستند . ولی همه آنها یک هدف مشترک دارند ، هدفی که تا کنون محقق نشده است : وحدت
بلیچ ماجراهای پسری دبیرستانی به نام ایچیگو را دنبال میکند که توانایی دیدن ارواح را دارد. زندگی وی پس از برخورد با یک شینیگامی یا روح مرگ به کلی دگرگون میشود. او پس از بدست آوردن قدرتی عجیب میتواند از شهر کاراکورا در مقابل نیروهای پلید محافظت کند و…