سگ یک زن در واگن متروی بخارست مدفوع می کند. این حادثه توسط دوربین نوجوانی که آن را در فضای مجازی منتشر می کند، شکار شده است. هرج و مرج رخ می دهد ,و ...
سرافیم، یک فارغالتحصیل تازه از دانشکده پزشکی، در دهه ۶۰ میلادی در رومانی توسط سرنوشت به شهر عجیب و غریب پالیلولا برده میشود. پالیلولا یک شهر ارواح است، گم شده در وسط ولاخیا. یک منطقه قرنطینه، یک بیمارستان غیرمنطقی، یک کلینیک زنان که هیچ بچهای در آن به دنیا نمیآید. یک جامعه کوچک از احمقان، تنبلان، آوارگان با قلبهای فرشته در زیر خورشید زندگی میکنند...
در بخارستِ پساچائوشسکو، واسیله پوتوپ، مدیر سینما، برای تأمین هزینه سقط جنین همسرش به دلیل فقر، تلاش میکند. او ابتدا از بلیتفروش جذابش، استلا، که به روسپیگری روی میآورد، کمک میخواهد. در ادامه، واسیله به فکر فروش کتاب چائوشسکو میافتد.