بریل و رولند دو تروریست حرفه ای در جهان هستند اما آنها از وجود یک دیگر خبر ندارند و هر دو نفر فکر می کنند بهترین در دنیا هستند تا اینکه انها برای انجام یک مأموریت...
در روستایی فراموششده با مردمی تنبل و رهبری فاسد، پاکوست باید به خاطر اشتباهی که در گذشتهاش مرتکب شده، رنج بکشد. تنها دوست او پسری جوان است که در او نقش پدر را بازی میکند.
سی سال پیش، اندری سیمینویچ فیلیپوف، رهبر مشهور ارکستر بولشوی به دلیل استخدام یک نوازندهی یهودی از کار اخراج میشود. اکنون به طور اتفاقی متوجه میشود که تئاتر پاریس از ارکستر بولشوی دعوت کرده تا در آنجا برنامه اجرا کنن، با شنیدن این خبر تصمیم میگیرد که نوازندگان قدیمی خودش را دور هم جمع کند و در تئاتر پاریس به جای ارکستر بولشوی، برنامه اجرا کند..
این فیلم داستان چهار پسر دبیرستانی است که مدرسه را رها میکنند تا در یک مکان پنهان بازی پوکر کنند. با گذشت زمان، بازیهای پوکر آنها هر چه بیشتر جدی میشود، در حالی که همزمان آنها را به عنوان دوست به هم نزدیک میکند ...
در یک روستای کوچک در سال 1953 که مرگ استالین اعلام شد و هر جشنی در آن موقع ممنوع بود، یک خانواده تصمیم میگیرند که عروسی بی سر و صدایی را برگزار کنند...
سه شخصیت مختلف در یک شهر کوچک در رومانی در دوران جمهوری خلق رومانیا زندگی میکنند: یک دختر دبیرستانی، یک بازیگر تئاتر و یک سرباز. آنها با مشکلات عشق، سیاست و آرزوهایشان روبرو میشوند...
در بخارستِ پساچائوشسکو، واسیله پوتوپ، مدیر سینما، برای تأمین هزینه سقط جنین همسرش به دلیل فقر، تلاش میکند. او ابتدا از بلیتفروش جذابش، استلا، که به روسپیگری روی میآورد، کمک میخواهد. در ادامه، واسیله به فکر فروش کتاب چائوشسکو میافتد.
این فیلم درباره زندگی و کارهای مهندس هواپیمایی Aurel Vlaicu است. او یک جوان از ترانسیلوانیا بود که رویای ساختن یک ماشین پرواز را داشت و در بوداپست و مونیخ مهندسی خواند. او اولین هواپیمای خود را در سال 1910 پرواز داد و سعی کرد ترانسیلوانیا و رومانی را با پرواز از روی کوههای کارپات متحد کند، اما ...
دو دختر جوان می خواهند شهر خود را ترک کنند و برای کار به خارج از کشور بروند. با این حال، رویاهای آنها به سرعت با حقیقت سرد واقعیت درهم می شکند و متوجه می شوند که هر رویایی باید هزینه خود را داشته باشد...
دو پدر به صورت غیرقانونی از رود دانوب عبور میکنند. یک رومانیایی به دنبال دختر قاچاق شدهاش در کوزوو است، در حالی که یک صربستانی به دنبال پسر مردهاش در رومانی میگردد. یک قایقران نیز از روستاییانی میگوید که تلاش میکنند یک کلیسا را روی یخ جابهجا کنند.