یک شفادهنده مذهبی بیمیل تلاش میکند تا از گذشته پردردسر خود بگریزد، اما مادر او که یک مروج مذهبی (انجیلگرا) است، از هیچ کاری برای سوءاستفاده از موهبتهای معجزهآسای پسرش فروگذار نخواهد کرد
«گيل رنارد» (دنيرو) فروشنده اي است که در زندگي شخصي و حرفه اي اش شکست خورده. او کشته مرده بيس بال است و تمام وقتش را صرف دنبال کردن بازيکن مورد علاقه اش، «بابي ريبرن» (اسنايپس) مي کند. «بابي» فصل ورزشي بدي را آغاز مي کند و تمام افتخارات به بازيکن ديگري به نام «پريمو» (دل تورو) که در همان تيم بازي مي کند، نسبت داده مي شود. «گيل» نيز براي درست کردن اوضاع، «پريمو» را مي کشد.
استان در مورد دختری به نام “اما” (Madeleine Stowe) هست که به مدت 20 سال نابینا می باشد. او با استفاده از نوع جدیدی از عمل جراحی چشم، تا حدودی بینایی خود را به دست می آورد. گاهی اوقات او آنچه را که دیده است، به یاد نمی آورد. یک شب با سر و صدای طبقه بالا بیدار می شود و زمانی که از پله ها بالا می رود و به در خانه می رسد ...
این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…