هنگامی که یک وبلاگ نویس در آخرین ماجراجویی خود دچار آسیب شدیدی می شود، خوش بینی و دیدگاه مثبت او نسبت به زندگی به مرزها می رسد و او برای زنده ماندن می جنگد...
این فیلم بر اساس داستان واقعی زندگی مارتین مکگارتلند می باشد. مارتین جوان که اهل غرب بلفاست است در اواخر سال ۱۹۸۰ توسط پلیش بریتانیا بعنوان یک جاسوس استخدام میشود...
در یک موسسه نگهداری از جوانان بزهکار قتلی رخ می دهد. بندی که این واقعه در آن رخ داده زیر نفوذ جوانی خشن به نام استیو و دستیار غول پیکرش لویس قرار دارد. در تحقیقات اولیه ردی از قاتل به دست نمی اید، چون همه ظاهراً در خواب به سر می برد ه اند و جسد توسط کالوم تازه وارد کشف شده است. اولیای موسسه برای تنبیه شش هم سلولی مقتول آنها را همراه جد ، یکی از نگهبان ها، به جزیره ای پرت و خالی از سکنه تبعید می کنند. اما به محض رسیدن به جزیره مشخص می شود که برنامه ای مشابه برای دو دختر بزهکار- مندی و جو- زیر نظر لوییز در حال اجراست و ...