داستان دربارهی مادری و دو پسرش است که در ژاپن به تعطیلات میروند. پسر کوچکترشان تقریباً در دریاچهای غرق میشود و کمی پس از این حادثه، والدین متوجه میشوند که مشکلی در پسرشان وجود دارد.
وقتی یک دانشمند باهوش اما وسواسی برای یافتن درمانی جهانی برای همه بیماریها به افراط و تفریط میرود، خود را آلوده به انگلی عجیب و غریب مییابد که او را به یک دیوانه خونخوار تبدیل میکند. زمان رو به اتمام است، او باید راهی برای متوقف کردن هیولایی که در درونش در حال رشد است و جلوگیری از "درمان" بقیه جهان پیدا کند.