در فیلم ببخشید که مزاحم شدم در جهانی موازی با دنیای فعلی دلال بازارسیاهی به اسم کازیوس گرین را مشاهده می کنیم که رمز رسیدن به یک موفقیت جهانی را پیدا میکند اما برای رسیدن به خوشبختی باید یک چیز مهم زندگی اش را از دست بدهد
داستان درباره ی پسری بنام جاکوب که علاقه ی بیش از حدی به موتورکراس و فلزات دارد، می باشد. خانواده جاکوب مجبور می شوند او را به جایی بفرستند که برادرش “وس” به همراه عمهاش زندگی میکند. اما پدر احساسی جاکوب و مادرش از این کار ناراحت می شوند و سعی می کنند وی را برگردانند اما...