زمانی که یک موجود خونخوار و از لحاظ ژنتیکی دستکاری شده، به داخل سیستم لولهکشی یک ساختمان آپارتمانی فرار میکند، یک لولهکش و پسرش که فوبیای شدید میکروب دارد، ناچار میشوند برای نجات جان ساکنان ساختمان، دست به کارهای آلوده بزنند.
اتفاقات فیلم در یک شهر کوچک جریان دارد که در شب کریسمس یک کولاک بیسابقه رخ میدهد و در ادامه دانشآموزان سال آخر دبیرستان این شهر در موقعیتهای غیر منتظرهای قرار میگیرند که در طول آن دوستیها، زندگی عاشقانه و آرزوهای آنها مورد آزمایش قرار خواهد گرفت ...
مرکزیت سریال بر روی دختر جوانی به نام کریستین بنا شده است. کریستین دانشجوی سال دوم وکالت، به عنوان کارآموز در یک شرکت معتبر مشغول به کار است. کریستن تمام تلاش و تمرکزش را بکار گرفته تا بتواند لیاقت و شایستگی خود را اثبات کند تا به جایگاهی قابل قبول در شرکت دست یابد، اما
یک روزنامه نگار جوان در حالی که بر روی اولین پرونده قتل خود کار می کند، درگیر شبکه ای از گروه های خلافکار شهری، گروهای سیاسی، شرکت های بزرگ و قدرتمند کارگزاری و پلیس ها می شود...