مرد جوانی بنام «مایکل پیترسون» (تام هاردی) که بخاطر سرقت مسلحانه از اداره پست، محکوم به گذراندن ۷ سال زندان بوده است، به دنبال رفتار خشنش با نگهبانان نهایتا ۳۰ سال در بخش انفرادی زندان می ماند. در طول این مدت، مایکل پیترسون، آن پسر جوان ناپدید می شود و جای خود را به شخصیتی متضاد، بنام «چارلز برونسون» می دهد.
خانم پوللی، زنی ثروتمند و سختگیر، با اکراه اجازه میدهد پولیانا، دختر یتیم خواهر مرحومش، وارد خانه مجلل او شود. کارکنان خانه به پولیانا علاقهمند میشوند، اما او از رژیم خانهای خوشش نمیآید. با این حال، او با روحیه شاد و مثبت خود، آن را تحمل میکند...
آخرین ماههای زندگی بولین و مبارزه او با جامعه مردسالار در انگلیس با آرزویش برای تأمین آینده دخترش الیزابت و آمادگی برای مواجه شدن با واقعیت منزجر کننده ی عدم موفقیت وی در به جا گذاشتن وارث...