سه رفیق قدیمی که در دهه ششم زندگی خودشان به سر می برند ،برای برهم زدن ریتم زندگی یکنواختشان تصمیم میگیرند خودشان را وارد جشن مجردی آخرین دوست مجرد باقی مانده شان کنند...
1. جف آدم معمولیای بود که در شغل بیخود و زندگی کسلکنندهای گیر افتاده بود. اما یک روز، پیرمردی عجیبغریب، یک شیء باستانی به او داد و گفت که از نسل اچ.پی. لاوکرفت، نویسنده مشهور وحشت، است. جف همراه دوستش، چارلی، سفری ماجراجویانه را آغاز میکنند تا از این شیء در برابر «فرزندان ستارگان» و نیروهای اهریمنیشان محافظت کنند...