جولز بر این باور است که پس از آتشسوزی در خانه در آخرین مبارزهشان بالاخره از دست شوهر بدرفتارش بیلی رهایی مییابد، اما مجموعهای از حوادث خطرناک را تجربه میکند و شروع به دیدن بیلی در همه جا میکند...
ملاقات بین یک مرد ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا.ی عاشق مردان متاهل و یک مرد متاهل پنهانکار، هردو را مجبور به رویارویی با خواسته های واقعی شان در زندگی عاشقانه می کند.
نيويورک، سال 1959. «ليو بلوم» حسابرس (برادريک)، «ماکس بيالي استاک» (لين) تهيه کننده ي مفلس نمايش هاي برودوي را مجاب مي کند که با يک نمايش ناموفق بيش از يک نمايش موفق مي توان پول در آورد: حاميان مالي در اين جا نخواهند پرسيد که سرمايه هاي شان کجا رفته است. اما نمايش موزيکالي که انتخاب مي کنند و فروش نکردنش تضمين شده، موفق از آب در مي آيد...
یک نوآور در امور تکنولوژی نوعی سیستم مرکزی پیشرفته جمع سپار اختراع میکند تا موضوع قتل دخترش را حل و فصل کند که این مساله هم زمان باعث ایجاد تحول بزرگی در حل و فصل جرم و جنایات سان فرانسیسکو میشود…