الویی، یک مرد میانسال شکمگنده، ساموئل، یک جوان بیچاره و غمگین را پیدا میکند که در شرف کشتن خودش با شیرجه رفتن به دریا است. الویی، ساموئل را تحت حمایت خود میگیرد، به او یک غذای گرم میدهد و او را به یک کلوپ شبانه سطح پایین میبرد تا به او اسپرانزا را معرفی کند؛ کسی که گفته میشود زیباترین کارگر جنسی لیسبون است - و همچنین دختر الویی است.