الیزابت که از شوهرش جدا شده، خود را تنها می یابد و مسئول مراقبت روزانه از دو فرزندش است. او در یک برنامه رادیویی شبانه مشغول به کار می شود و در آنجا با طالولاه ، جوانی که تصمیم می گیرد زیر پر و بال خود بگیرد، آشنا می شود ...
کارل و جولی که به تازگی از هم جدا شدهاند، رابطه خوبی با هم ندارند. وقتی دختر ۱۹ سالهشان در هند ناپدید میشود، مجبور میشوند برای پیدا کردن او به هیمالیا سفر کنند.
دیدیه به امید برنده شدن جایزه به مسابقه رقص دیسکو می رود زیرا او هیچ شغل و پولی ندارد و همسرش به شرط اینکه بتواند از پس یک مهمانی تعطیلات واقعی برآید ، پسرشان را برمی گرداند ...
"ناتالی" رقاصی اهل پاریس است که ماموریتی ویژه به عنوان کارآگاهی خصوصی پیدا می کند.او توسط زنی که تصور می کند همسرش به او خیانت می کند مامور می شود او را فریب داده و همه جزئیات رابطه اش را به او گزارش کند...
در سال 1940 نیروهای آلمانی تا پاریس پیشروی می کنند."اودیل" معلمی بیوه که به همراه دو فرزند خود زندگی می کند برای در امان ماندن به خارج شهر نقل مکان می کند.پس از چند کیلومتر آلمانها حمله می کنند و آنها همه چیزشان را از دست می دهند.مردی ناگهان از راه می رسد و آنها را از خطر نجات می دهد و...
صبحی در حومه یکی از شهرهای فرانسه سال ۱۹۵۰، در کاخی دور افتاده، یک خانواده قرار است برای جشن دور هم جمع شوند. اما جشنی در کار نخواهد بود، زیرا مرد خانواده به قتل رسیده است، و بدون شک قاتل یکی از هشت زنی است که به او نزدیکتر بوده اند…
در اواخر قرن 19 ، وزیرپروتستان ژان بارنی باعث ایجاد نا آرامی محلی شده زمانی که او تصمیم به جدایی از همسر وسواسی اش گرفته و این ناآرامی ها زمانی که او حرف از پشیمانی و خواهان بازگشت او میزند، بیشتر نیز میشود تا اینکه ...
هنگامی که نلی، زنی که به تازگی طلاق گرفته است، به طور اتفاقی با ام . آرنود، فروشنده بالغی که به تازگی بازنشسته شده است، آشنا می شود ، رابطه عجیب و خاصی بین این دو شکل می گیرد ...
"پائول" مدیر زود رنچ یک هتل،توهماتی درباره خیانت همسر خود در سر می پروراند.در حالیکه او تسلیم حسادت می شود،زندگی اش رو به بحران می رود.هر قدمی که او در راه دیوانگی بر می دارد او را به سوی جهنمی در زندگی اش پیش می برد و در نهایت پوسته شخصیت او از بین رفته و اتفاقات غم انگیزی رخ می دهد...
استفان یک ترمیم کننده ویولن از لحاظ عاطفی دور اما به طور حرفه ای متعهد است که قلب سردش زمانی آزمایش می شود که دوست جدید صاحب کارش، یک ویولونیست زیبا، عاشق او می شود...
یک نقاش معروف قدیمی، با کمک دوست یکی از هنرمندان جوان، به سراغ یکی از پروژه های رها شده ی خود میرود. سوال هایی درباره ی حقیقت، زندگی و محدودیت های هنری مطرح میشود...
در قرن هجدهم، "شرکت مسافرتی هنرهای منظره" متشکل از Tyrant، Lady Leonarde، Serafina، Isabella، Leandre، Zerbina، Matamore و Pulcinella هنگام سفر به پاریس در هوای بد گم می شود. آنها قلعه ای را می بینند و از خدمتکار پیترو می پرسند که آیا می توانند شب را بگذرانند. آنها به زودی متوجه می شوند که قلعه ویران شده متعلق به نجیب زاده ویران شده ژان لوک است