گروهی از هنرمندان مشهور پاریسی، به نام "پادشاهان پاریس"، در یک بار قدیمی دور هم جمع شده بودند. روابط پیچیده و پر از تضاد این گروه، با ورود ناگهانی یک غریبه به هم میریزد.
وینسنت همیشه از مزایای منزلت خانوادگی خود برخوردار بوده است. وقتی دولت به یک طرح پسانداز عظیم رأی میدهد، وینسنت رانده میشود. هنگامی که او به قطب شمال منتقل می شود، عاشق اِوا می شود...
در پاریس، جسد دختر جوانی با لباس شب در میدان پاریس پیدا می شود . کمیسر "میگرت" سعی می کند او را شناسایی کند و سپس بفهمد که چه اتفاقی برای قربانی افتاده است...
یک بازرس ناکارآمد و تقریباً بازنشسته برای حل یک نقشه قتل احتمالی که در مهمانی یک میلیاردر در سن تروپه انجام شده است، فراخوانده می شود. او برای این کار از روش های بسیار خاص خودش استفاده می کند...
آنتونی روکا، یک مرد معمولی، کلاهبرداری ایجاد می کند که تبدیل به دزدی قرن خواهد شد. او که از جنایت سبقت گرفته است، باید با خیانت، قتل و تسویه حساب کنار بیاید.
لئو (پیتر لانزانی) که با یک مرد هماهنگ شده است ، برای فرار از قاتلان بی رحم دوگ (ژرار دوپاردیو)، لوپز (سانتیاگو سگورا) و هارکن (هوگو سیلوا) مجبور است خود را به عنوان یک یهودی ارتدوکس جا بزند...
"دوپاردیو" در این فیلم نقش یک شکارچیِ بدون نام را بازی میکند او به همراه سگش در جنگل به دنبال شکاره خرگوش هستند، یا شاید دنبال یک موجود زیرک تر هستند ؟ آن ها به گردش خود ادامه میدهند ، ولی طولی نمیکشد که "دوپاردیو" متوجه میشود سگش گم شده و در یک راهِ پر پیچ و خم قرار گرفته است و ..
"برونو" هر سال یک مسابقه شراب خوری به راه می اندازد ، قوانین طوری است که کسی حق بیرون رفتن از مسابقه را قبل از به اتمام رساندن حجمِ زیادی از شـراب ندارد ، هرج و مرج زمانی رخ میدهد که پدرش وارد این مسابقه میشود و ..
“ایزابل” و “جرارد” به قراری عجیب در دره مرگ کالیفرنیا می روند. آنها سالهاست همدیگر را ندیده و به درخواست پسرشان “مایکل” که پس از خودکشی برای آنها ارسال کرده به این مکان آمده اند…
هنگامی که یک کامیون که کودکان قاچاقچی را در بیابان توسط ارتش رهگیری می کند ، یکی از قاچاقچیان دستگیر می شود. فرانک سالک ، عامل اینترپل ، به همراه شریک زندگی خود به ایستگاه پلیس می آید تا ...
سریال بازگو کنندهی قدرت، فساد، اقدامات و رستگاریهایی است که در برابر مجموعهی پشت صحنه و پولداران غنی شهر بندری مارسی رخ میدهد. اما داستان اصلی حول شخصیت "رابرت تارو"، شهردار شهر مارسی میگذرد که 25 سال در مسند چنین مقامی حضور داشته و اکنون در انتخابات پیش رو رقیبی سرسخت برای گرفتن جایگاه او وجود دارد. هر دو کاندید به طرز بیرحمانهای با یکدیگر مبارزه میکنند تا به این مقام دست پیدا کنند.
"ادموند دانتس" توسط دشمنان خود به اتهامی دروغین دستگیر و در زندانی مخوف حبس می شود. او در زندان با هم سلولی اش "آبه فاریا" که به تصور همگان یک دیوانه است آشنا می شود و به "ادموند" داستان گنجی نهان در یک جزیره کوچک را تعریف می کند. پس از سالها، "آبه" پیر از دنیا رفته و "ادموند" به عنوان یک جسد از زندان فرار می کند و ...