پیر نوجوان ۱۳ سالهای است که پس از مرگ ناگهانی مادرش به مزرعه پدرش بازمیگردد. او که در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، در علاقه خود به اسکیتبورد پناه میگیرد. در این مسیر، با یک غریبه که خود نیز اسکیتباز سابق است، آشنا میشود. این دو نفر با کمک یکدیگر سعی در بازسازی زندگی خود دارند.
پیر، پدری بیوه، درگیر مشکلاتی است زیرا یکی از پسرانش جذب ایدئولوژی میشود که او درکش نمیکند. تغییر پسرش توانایی پیر را برای حفظ پیوندشان، در پسزمینه فرانسه پس از مه ۱۹۶۸، به چالش میکشد.