این اثر، داستان زندگی چند پسرعمو را روایت میکند که خانهای کهنه در ناحیهای روستایی از نورماندی به آنها ارث رسیده است. آنها تصمیم میگیرند مسیر زندگی اجداد خود را که در قرن نوزدهم در پاریس زندگی میکردند، دنبال کنند.
سارا، مادری خسته از مراقبت فرزندان و دوری همسر، با رفتار عجیب پسرش سیمون پس از گم شدن در ساحل روبرو میشود. وابستگی شدید سیمون به آب، زندگی سارا را تحت تاثیر قرار میدهد تا اینکه پسرش حقیقت را برملا میکند.
فیلم فراره نوازنده گیتار ژان باتیست راینهارت معروف به "جنگو راینهارت" به همراه خانواده اش در زمان اشغال فرانسه به دست آلمان نازی در سال 1943 را دنبال میکند.
داستان در مورد رابطه میان یک دبیر زبان اسپانیایی و یک دختر مزرعه نشین است. اما زمانی که پدر دختر مزرعه نشین سکته مغزی می کند او چاره ای ندارد جز اینکه به خانه بازگردد و کمکیار مادرش باشد. اینجاست که رابطه آنها تحت شعاع قرار میگیرد و...
پدری 40 ساله، هنوز هم درگیر زندگی بسیار پیچیده است، هنگامی که زن و دو فرزندنش او را به مقصد نیویورک ترک میکنند نمیتواند تحمل کند که فرزندانش دور از او بزرگ میشوند و در نهایت راهی میشود...
جورج یک کارگر ساده آمریکایی است که متوجه می شود دارای نیروی ویژه ای است که از راه آن می تواند با ارواح مردگان ارتباط برقرار کند. از همین رو او یک وب سایت راه اندازی می کند و از این راه به افرادی که قصد دارند تا با درگذشتگان خود ارتباط برقرار کنند کمک می کند. اما اوضاع کمی پیچیده می شود هنگامی که جورج با زنی از فرانسه به نام ماری و پسرکی به نام مارکوس از لندن آشنا می شود که هر یک به شکلی مرگ را از نزدیک درک کرده اند و این گونه است که هر سه نفر دچار تغییری اساسی در باور خود نسبت به مرگ و آخرت می شوند…
براساس زندگی نامه ای از بدنام ترین خلاف کار دنیای مدرن فرانسه، ژاک مرین ملقب به مرد هزار چهره قبل از اینکه دشمن ملی لقب بگیرد. فیلم را می توان نسخه فرانسوی صورت زخمی ۱۹۸۳ با بازی آل پاچینو به حساب آورد...
در سال 1953، یک پسر حساس فرانسوی از همسایه خود می شوند که خانواده اش یهودی است. او تبدیل به یک پزشک شده و در نهایت لایه های پنهان تاریخچه خانوادگی خود را آشکار می کند و...
یک «سرهنگ اصلاحشده» چند دهه پس از پیروزی در مبارزات استقلال الجزایر از فرانسه، در پاریس پیدا شد. ستوان گالوا به تحقیقات این قتل اختصاص دارد. او دفتر خاطرات ستوان گای روسی را دریافت می کند که در سال 1956 در الجزایر زیر نظر سرهنگ خدمت می کرد و از سال 1957 مفقود شده است.
در پاریس، روانشناسی به نام کلارا، و یک معلم موسیقی به نام اسماعیل، چهار سال است که عاشق یکدیگر هستند. این زوج خوشبخت در انتظار اولین فرزندشان هستند و تصمیم دارند با هم زندگی کنند...
فیلم در مورد 5 نفر به نام های «خاویر»، «ویلیام»، «وندی»، «مارتین»، و «ایزابل» است که پنج سال بعد از ملاقاتشان در بارسلونا، قرار می گذارند که بار دیگر یکدیگر را ببینند...