جنگ جهانی اول به پایان رسیده است، اما رویدادهای مربوط به اولین انتخابات آزاد در ایتالیا،یک روستا را از هم می پاشد. پدر پیو با شیاطین شخصی خود مبارزه می کند و در نهایت به یکی از شخصیت های مورد احترام کاتولیک تبدیل می شود...
در خارج از یک شهر کوهستانی که با تعداد بسیاری قتل و آدم ربایی دست و پنجه نرم میکند، "پل" یک نویسنده منزوی است که تلاش میکند به آرزوی شغلی اش برسد. پس برخورد اتفاقی با یک ولگرد به نام "جک"، "پل" به مکانی برای ماندن را به او پیشنهاد میکند و...
“پير پائولو پازولينی” انديشمند مارکسيست پرحرف و فيلم سازی با استعدادی نادر و تابو شکن بود. او مردی بود که اصرار داشت «رسواسازی حق و رسوا شدن لذت است». “ابل فرارا” بدون شک اين ايتاليایی را به چشم خويشاوند معنوی خود نگاه می کند و درام شوخ و شنگ و محترمانه اش ۲۴ ساعت پايانی زندگی پازولينی، تا زمانی که در قرار ملاقات سرنوشت سازش در حومه رُم حاضر می شود، را به تصوير می کشد ...
یک کمدی اسکروبال با محوریت یک باشگاه رقص منهتن ، جایی که یک درگیری مالی بین مالک ، حسابدار او و برادر شریک زندگی ساکت او آینده تجارت را تهدید می کند...
کارگردان آبل فرارا تصویری صمیمی از شهر ناپل ایتالیا را از طریق مجموعهای از عکسها ارائه میکند. او از زندان زنان در پوتزوولی، املاک بدنام اسکامپیا و کوچههای کوارتیری اسپانولی بازدید میکند...
"ماس" و "هوساکا" دو شرکت بزرگ در دنیای آینده هستند.آنها برای بدست آوردن کنترل بهترین ذهن های دنیا با هم مبارزه می کنند.یکی از بهترین این افراد "هیروشی" است که برای کمپانی "ماس" کار می کند."فاکس" مردی است که پیشنهادی مبنی بر متقاعد کردن او برای رفتن به کمپانی "هوساکا" را می پذیرد اما...
یک بازیگر هالیوودی که زندگی بیبندوباری دارد، سعی میکند از یک شب پرماجرا و مبهم در میامی که سالها پیش تجربه کرده بود، سر در بیاورد. اما خیلی زود میفهمد که نبش قبر کردن در گذشته، عواقب ناخوشایندی برایش دارد.
یک کارگردان نیویورکی که مشغول ساخت آخرین فیلمش در لس آنجلس است، پس از رابطه مخفیانه با بازیگر اصلی فیلم، در زندگی شخصی و حرفه ای تغییراتی را مشاهده می کند...
کارآگاه پلیس فاسد شهر نیویورک در حال بررسی تجاوز به راهبه ای جوان ، با اعتیاد جدی به مواد مخدر و قمار ، سعی می کند راه خود را تغییر داده و بخشش و رهایی را پیدا کند.
"فرانک وايت"، سردسته ي يک باند قاچاقچي مواد مخدر به تازگي از زندان آزاد شده است. «فرانک» که به واسطه ي فساد و انحطاط جامعه، به مرد ثروتمندي تبديل شده، تصميم مي گيرد دينش را به شهر ادا کند و تصميم مي گيرد يک بيمارستان عمومي چندين ميليون دلاري در يکي از فلاکت بارترين محله هاي بروکلين احداث کند.