این فیلم داستان جدیدی از سفید برفی را روایت می کند، در سرزمینی که سفید برفی زندگی می کند وی تنها شخصی است که از ملکه آن سرزمین زیباتر است و به همین دلیل، ملکه قصد کشتن سفید برفی را دارد؛. اما چیزی که ملکه به هیچ عنوان تصور نمی کرد این است که سفید برفی تهدیدی جدی برای حکومتش به حساب بیاید، در این بین سفید برفی توسط یک شکارچی ماهر که توسط ملکه اجیر شده هنر جنگیدن را می آموزد اما ...
یک کمدی اسکروبال با محوریت یک باشگاه رقص منهتن ، جایی که یک درگیری مالی بین مالک ، حسابدار او و برادر شریک زندگی ساکت او آینده تجارت را تهدید می کند...
داستان در مورد اعتصاب سال ۱۹۶۸ در کمپانی اتوموبیل فورد داگنهام است، جایی که کارکنان زن این مجموعه نسبت به تبعیض جنسیتی که آنجا ایجاد ایجاد شده، اعتراض می کنند...
اسکروچ مردی خسیس و بداخلاق که در آستانه کریسمس با تنگ نظری خود قلب منشی همیشه وفادارش را می شکند و در شب کریسمس طبق معمول تنهاست تا اینکه ارواح کریسمس به سراغ او می آیند و او را با خود در سفری طولانی همراه می کنند تا چشم او را به اعمال زشتش باز کنند.
گروهی از مردم که احساس میکنند دولتشان خیانت کرده و توسط نیروی پلیس ناامید شدهاند، یک قانون شکن مدرن را تشکیل میدهند تا آنچه را که به عنوان اشتباهات جامعه میدانند، اصلاح کنند...
داستان در پاریس اتفاق می افتد.بیست فیلم ساز هر کدام پنج دقیقه زمان دارند و بینندگان باید همه این داستانها را به هم پیوند دهند.هر قسمت با سکانس پایانی قسمت قبل آغاز می شود و با اولین سکانس قسمت بعدی تمام می شود....
«جرج ريوز» (افلک) بازيگر متوسطی بود که با مجموعه ی تلويزيونی «سوپرمن» به شدت مورد استقبال قرار گرفت و سرانجام ستاره شد. اما در شانزدهم ژوئن 1959، خبر مرگ «ريوز» که بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده بود، همه را تکان داد. پليس بلافاصله علت مرگ را خودکشی ذکر کرد، ولی مادرش (اسميت) قضيه ي خودکشی پسرش را باور نکرد...
"لاورا هندرسون" که به تازگی بیوه شده است،تئاتر متروک "ویندمیل" را خریداری کرده و "ویویان وندام" را با وجود تفاوتهایشان قانع می کند آنجا را اداره کند.اما ایده آنها ابتدا به موفقیت می رسد اما سالنهای دیگر از آنها کپی کرده و فاجعه به بار می آید...
جوانی به نام هنری لتام ( رایان گوسلینگ ) مریض روانی دکتر بتی لوی ( جانین گاروفالو ) است و برای ملاقات خود با پزشکش به مطبش می رود و با دکتری دیگر به نام سام فارستر ( اوان مک گرگور ) مواجه می شود . او از این موضوع سرخورده می شود و به دکتر فارستر می گوید که قصد دارد که در نیمه شب شنبه و تولد خود, خود خودکشی کند...
مردی که مانند یک سگ زندانی شده و تعلیم دیده است از صاحب خود فرار می کند تا زندگی جدیدی را شروع کند اما بخاطر عدم کنترل بر نیروی جسمانی و قدرت مبارزه بسیار قوی با مشکلات متعددی روبرو می شود که …
دختر یک هنرمند فقیر انگلیسی و یک دختر همخوان فرانسوی به نام بکی در جوانی یتیم می شود. هنگامی که او آکادمی خود را ترک می کند، عهد می کند که با استفاده از هر وسیله ممکن خود را در جامعه ارتقا دهد...
در سال ۱۹۲۰ افسر انگلیسی جوانی برای خدمت به جنگلی در مالزی اعزام می شود. از قدیم در بین انگلیسی ها رسم بوده که برای یادگیری زبان مالایی زنی را از قبیله به عنوان همخوابه انتخاب کنند و وقتی زبان را فرا گرفتند از او جدا شوند. اما این افسر جوان نمی تواند از این دختر دل بکند و...
«کريستوفر مارشال» (فاينز) مردي با تربيت اشرافي است که خيال دارد سناتور شود. او يک روز در هتل با «ماريزا ونچورا» (لوپز)، خدمتکاري که لباس زن ثروتمندي را به تن کرده، روبه رو مي شود و به او دل مي بازد. در حالي که «ماريزا» همان زني نيست که «کريستوفر» تصور مي کند...