یک مامور اف بی آی به نام تراویس بلاک، وظیفه او این است که ماموران مخفی را در موقعیتهای خطرناک نجات دهد. او متوجه توطئهای میشود که شهروندان آمریکایی را مورد هدفی مرگبار قرار خواهد داد. بلاک نه تنها باید عاملین این توطئه را پیدا کند، بلکه باید حقیقت را نیز کشف کند. حقیقتی که ممکن است خیلی چیزها را تغییر دهد...
ایستگاه پلیسی در یک شهر کوچک بهصورت غیرمنتظرهای تبدیل به میدان نبردی میان یک قاتل حرفهای (باتلر)، یک پلیس زن تازهکار اما باهوش و یک شیاد غیرقابلاعتماد (گریلو) که هیچ جایی برای رفتن ندارد و در جستجوی مکان امنی به پشت میلههای زندان پناه میبرد، میشود...
پس از اینکه رئیس یک موسسه کاریابی در شیکاگو بازنشسته می شود، یکی از کارمندان آنجا به نام "دین جنسن" (جرارد باتلر) وارد رقابت سختی با رقیب بلندپروازش می شود تا مقام ریاست آنجا را به دست آورد...
سارق بانک تلاش میکند تا پولهای ربوده شده را تحویل پلیس دهد زیرا در دام عشق گرفتار آمده و قصد دارد زندگی سالمی را در پیش بگیرد, اما زمانی که متوجه میشود پلیس فدرال از او نیز فاسدتر است تصمیم میگیرد اسمش را از لیست مجرمین پاک کند.
بایرد و بچه های نوجوانش شارلوت و جونا خانواده ای معمولی هستند که اهداف معمولی ای نیز در زندگی خود دارند. البته در این وسط یک چیز معمولی به نظر نمی رسد و آن هم شغل مارتی می باشد، او که یک مشاور مالی در شیکاگو می باشد که با دومین کارتل بزرگ مواد مخدر مکزیکی نیز در ارتباط می باشد. وقتی که اوضاع کمی به هم می ریزد او مجبور می شود تا خانواده ی خود را برداشته و از آسمان خراش های شیکاگو به اطراف دریاچه ای در میسوری نقل مکان کند.