مرز بین آدم های خوب و آدم های بد از بین می رود زیرا شکارچیان بی رحم No Name و Dynamite Davenport راه خود را در غرب وحشی شلیک می کنند و جوایز جمع آوری می کنند و دشمنان بیشتری نسبت به دوستان پیدا می کنند...
راستی تالوک بعد از اینکه حریفش را در یک مسابقه بوکس میکشد، از این کار کنارهگیری میکند و برای همیشه به جاده میزند. او راننده کامیون میشود و از دعوا کردن دوری میکند، چرا که از زدن مشت دیگری وحشت دارد. در حالی که راستی ورشکسته شده و در آستانه از دست دادن خانهاش است، همسایه جذابش او را استخدام میکند تا قاتل شوهرش را پیدا کند. راستی برای به سرانجام رساندن این مأموریت خطرناک، باید با گذشته خود روبرو شود و بر ترسهایش غلبه کند.
"ماورای باور: واقعیت یا داستان" نام یک مجموعه تلوزیونی می باشد که در ایران با نام "داستان های باورنکردنی" پخش شد . در این برنامه در هر قسمت چند داستان به روایت تصویر پخش میشود و مجری برنامه در انتها از بینندگان سوال میکند که آیا این داستان واقعی بوده یا توهمات یک کارگردان ؟