نگ، صاحب رستوران سابق انگلستان، از هنگ کنگ دیدن می کند تا برخی اختلافات را با پسر عمویش حل و فصل کند. در همین حال، گروهی از پسرعموهای دیگر برای گذران زندگی مداخله می کنند و تلاش می کنند تا ثروت نگ را به ارث ببرند...
در بمباران شانگهای، سرباز و زنی بدون دیدن چهرههایشان وعده دیدار پس از جنگ میدهند. ده سال بعد، زن خواننده میشود و به دختری روستایی کمک میکند که عاشق همسایه سربازش میشود.
فرزند یک مرد ثروتمند باور دارد که میتواند بهترین کونگفو کار کانتون باشد. اما متاسفانه پدرش فکر میکند این رشته ورزشی خطرناک است و ممکن است فرزندش آسیب ببیند، بنابراین دست به هرکاری میزند تا مانع ادامه راه او شود...