يکي از غول هاي رسانه اي از دنيا مي رود و دارايي او به يکي از خويشان دورش، «لانگ فلوديدز» (سندلر)مي رسد. اما «لانگ فو» جواني ساده دل، شوخ و شنگ و مقداري خل و چل است که از شهر کوچکي مي آيد و حالا در نيويورک مي خواهد به سبک خودش، کارهاي بزرگي صورت بدهد …
یک حسابدار باهوش و کنجکاو در یک بانک نیویورکی، متوجه میشود که بانک قصد فروش یک استودیوی هالیوودی با ضرر هنگفت را دارد. او با تحقیق و بررسی دقیق، به رازهای تاریکی پی میبرد و تلاش میکند تا با کمک دیگران، این استودیو را از خطر نابودی نجات دهد.
« آقاى ديدز » ( كوپر ) ، مرد سادهاى اهل شهرى كوچك ، ميليونها دلار به ارث مىبرد و تصميم مىگيرد پولش را به نيازمندان ببخشد. وقتى به نيويورك مىرود ، عده اى انگل گردش را مىگيرند ، و زنى روزنامهنگار ( آرتور ) دربارهى او گزارشهايى مسخره چاپ مىكند...