گانار سونستبی، یک جوان نروژی از همان ابتدای اشغال کشورش توسط نازیها، به مبارزه برخواست و با رهبری گروه مقاومت "اسلو" و انجام عملیاتهای شجاعانه، به بزرگترین قهرمان جنگی نروژ تبدیل شد.
فیلم شاهزاده کارل یوهان و لنا تازه وارد را دنبال می کند که نسبت به یکدیگر احساسات دارند اما می دانند که رابطه آنها ممکن است آنها را در موقعیتی غیرممکن قرار دهد...
شامگاه قبل از شب کریسمس، ویلده در حالی که با دوستانش در ایستگاه مرکزی وقت میگذراند، متوجه میشود که مادرش تصادف کردهاست. او مجبور میشود با پدر بیولوژیکیاش تماس بگیرد، اما میخواهد به توکیو فرار کند.
ویلیام نورماندی و هارولد وسکس، دو شخصیتی بودند که سرنوشت آنها را در نبرد هاستینگز در سال ۱۰۶۶ به هم رساند؛ آنها متحد بودند، اما تا پیش از آنکه سرنوشت آنها را در کشمکشی بر سر تاج و تخت کشور درگیر کند، هیچ ادعایی بر سلطنت بریتانیا نداشتند.