تال 17 ساله به تازگی با پدر و مادرش به یک شهر کوچک نقل مکان کرده است، زیرا مادرش آنجا شغل جدیدی در پلیس محلی پیدا کرده است. پس از کشته شدن وحشیانه یک دانش آموز در یک مهمانی که تال در آن شرکت کرده بود ، او به یک شاهد اصلی تبدیل می شود...
فیلم شاهزاده کارل یوهان و لنا تازه وارد را دنبال می کند که نسبت به یکدیگر احساسات دارند اما می دانند که رابطه آنها ممکن است آنها را در موقعیتی غیرممکن قرار دهد...
افسر پلیس موقتا تعلیق شده هانه ویلهلمسن در قطاری از استکهلم در مسیر نارویک است که طوفان برف و بهمن او و سایر مسافران قطار را مجبور می کند در یک هتل قدیمی کوهستانی منزوی واقع در همان نزدیکی پناه بگیرند. طولی نمیکشد که قتلهای مرموز در هتل شروع میشود و با وجود تعلیق، هانه این کار را به عهده میگیرد تا به ته ماجرا برسد.