در پس زمینه جنگ جهانی اول، یک زن لهستانی (جادویگا بارانسکا) ازدواج آشفته خود با یک همسر خیانتکار (جرزی بینچیکی) و همچنین پیروزی ها و سختی های زندگی خود را به یاد می آورد...
در سال 1668، سرهنگ لهستانی میخائیل ولودییوفسکی که به تازگی به یک صومعه بازنشسته شده است، به خدمت فعالیت بازمیگردد و مسئول دفاعهای مرز شرقی لهستان در برابر حملات گروههای تاتار و ارتشهای عثمانی میشود...