داستان فیلم درباره پسری به نام الکساندر است که مایه ی ننگ خانواده اش است و خانواده اش هیچ برنامه ای برای شرکت در جشن تولدش ندارند. الکساندر که شدیداً دلش به حال خودش میسوزد ، نیمه شب تولدش برای خود یک ظرف بستنی گردویی میریزد و آرزو میکند تا بقیه ی اعضای خانواده یک روز دردِ زندگی ای را که او خوب با آن آشنا است را تجربه کنند و…
سایگ دختر نه ساله باهوشی ست که به اسب ها علاقه وافری دارد، او سر مست از آغاز سال تحصیلی متوجه می شود که کلاس مورد علاقه ش یعنی هنر امسال از برنامه درسی حذف شده...