سلیا، یک دختر 11 ساله، در یک مدرسه صومعه درس می خواند و با مادرش، یک بیوه 30 ساله، زندگی می کند. حال ورود یک همکلاسی جدید، سلیا را وارد دوران نوجوانی می کند...
سه زن، سه دوره، یک سرنوشت؛ در سال 1923، ویولتا عاشق مرد جوانی می شود که می خواهد به فرانسه بگریزد. در سال 1941، اینس در بیابانی در انتظار معشوق گمشده خود، پاکو، زندگی می کند. در سال 1975، لوئیزا متوجه میشود که میترسید تمام زندگیاش را دوست داشته باشد...
سال 2007. مانوئل لوپز ویدال یک سیاستمدار سرشناس اسپانیایی است و دست راست رئیس جمهور جامعه خودمختار (که به عنوان عضو حزب حاکم اسپانیا) کار می کند، اما پشت شخصیت درستکار و احترام به همکاران و دوستان حزب، مانوئل یک مرد فاسد است که از سالها پیش از موقعیت سیاسی اش در حزب کنار گذاشته شده است و خارج از بحث کمک و گرفتن پول با استفاده از هر روش غیر قانونی کارهایی دیگری نیز کرده و زمانی که یکی از دوستانش دستگیر شد مشکلات او دوباره شروع میشود...