مثل اکثردانش آموزان ، Aoi عضو یک باشگاه فوق برنامه در مدرسه است و تیراندازی با کمان را تمرین می کند. به دلیل تمرین زیاد ، Aoi در آن خوب است. اعضا، دوستان خوبی هستند. همه چیز خوب است تا اینکه رعد و برق و به محل برخورد می کند و مدرسه و دانش آموزان آن دیگر مثل قبل نیستند. آنها به دوران دیگری منتقل می شوند ، دوره ای که در آن سامورایی ها در ژاپن پرسه می زدند...
وقتی تسوکاکوشی، مرد مسنتر، از اونوکیچی میخواهد که نقاشی معشوقهاش، گیشا فومیکو، را بکشد. تسوکاکوشی عاشق پاها و ساقهای فومیکو میشود که بخشی از آناتومی اوست. این فتیشیسم به دانشجوی هنر ماموریت میدهد تا استعداد خود را به کار گیرد.
پس از ورشکستگی برادران لمن ، سیجیتسو اخراج شد و مجبور شد در شرکتی که از فیشینگ تلفنی برای کلاهبرداری از سالمندان استفاده می کند ، موقعیت جدید را بپذیرد.