در یکی از شهرهای ساحلی و شمالی انگلستان به نام بلکپول مَردی که سابقه ی خودکشـی ناموفق داشته است، با زن جوانی آشنا می شود که این دوستی زندگی هر دوی آن ها را برای همیشه تغییر می دهد و …
پلیس خوب بودن همیشه به این معنی نیست که همه چیز را بر طبق کتاب و نوشته ها (قانون) پیش برد. وقتی داستان جرم و جنایت در لندن عوض می شود و قدرت به دست ترکها و آلبانیها می افتد، یک پلیس “خوب” چگونه باید جان سالم به در ببرد؟.
یورکشایر، سال 1974. بریتانیا در بحران اقتصادی قرار دارد و بحران نفت به وجود آمده است. خانواده "منیارد" به خانه رویایی خود نقل مکان می کنند. به زودی خانه آنها به کابوسی تبدیل می شود که باید برای زنده ماندن شیطان را از جسم خود خارج کنند...
فیلم سرگذشت پسرجوانی به نام «آلبرت» را در زمان وقوع جنگ جهانی اول روایت می کند که اسب مورد علاقه اش را به ارتش کشورش، انگلستان فروخته و خودش هم برای رویارویی با دشمن به ارتش پیوسته است. با شدت گرفتن جنگ در اروپا آلبرت برای جنگ اعزام می شود…
موریس جابسون، سرپرست کارآگاه، مجبور می شود ناپدید شدن بسیار مشابه کلر کمپلی را که در سال 1974 مرده پیدا شد و پس از آن زندانی شدن پسر محلی مایکل میشکین را به یاد آورد...
آب های شمال داستان پاتریک سومنر، یک جراح طرد شده سابق ارتشی را به تصویر می کشد که به عنوان پزشک کشتی در یک سفر شکار نهنگ به قطب شمال ثبت نام می کند. در هیئت مدیره او با هنری دراکس، شکارچی، قاتل بیرحمی که بی نظمی اش به شکلی متناسب با سخت گیری های دنیای او شکل گرفته است، ملاقات می کند.
یک دختر جوان بسیار آشفته که چهار ماه را به دلیل اقدام به خودکشی در یک بیمارستان روانی گذراند. پس از خروج از بیمارستان، Rae دوباره با بهترین دوستش کلوئی و گروهش که هیچ یک از مشکلات سلامت روانی و تصویر بدن Rae و اقامت چهار ماهه او در بیمارستان آگاه نیستند، ارتباط برقرار می کند.
زندگی شخصی سیاستمداری به نام گیتر لورنس در حال فروپاشی است. بدون هیچ احساس شرمندگی و پشیمانی، به دنبال پیشبردن برنامههای خودش است درحالی که دیگران نقشه پایین کشیدن او را میکشند. آیا او میتواند با وجود رازهایش پیروز شود؟
"بیل هیکسون" رئیس پلیس ایالات متحده، با دختر 14 ساله اش "کلسی" به شهر لینکلنشر در کشور انگلستان می رود تا ایستگاه پلیس این شهر کوچک را اداره بکند و امیدوار است که گذشته دردناک خود را فراموش بکند. اما این جامعه ناآشنا و بی نظیر باعث می شود که بیل درباره هم چیز از خودش سوال بکند، اینکه آیا بوستون نیاز به او دارد یا اینکه بیل به بوستون نیاز دارد ...
"ریچارد گر" در این سریال ایفاگر نقش "مکس"، یک تاجر آمریکایی و مسئول یک نشریه در شهر لندن و "هلن مککوری" ایفاگر نقش "کاترین"، همسر سابق وی است. "بیلی هاول" نیز در نقش پسر 30 سالهی آنها "کیدن" می باشد که دفتر روزنامه اختصاصی "مکس" در انگلستان را میچرخاند و قرار است همانند پدرش در مسیر موفقیت گام بردارد...