بعد از اینکه یک کارگر در کسب و کار خانوادگی خود به شدت آسیب می بیند، کادیر مجبور می شود تصمیمی اخلاقی بگیرد که روی رویاهای او، خانواده و زندگی همسر کارگر آسیب دیده تأثیر می گذارد...
از بین دوستان صمیمی دیدم، اسرا و زینب، تنها دیدم مجرد مانده است. اسرا در حال آماده شدن برای ازدواج با مرت است و زینب قبلا با ارگون ازدواج کرده است. دیدم استراتژی های زیادی را روی دوست پسرش جم امتحان می کند که در کتابی به نام "راهی که به ازدواج می رود" خوانده بود، اما هیچ کدام موفق نبودند.